نویسندگان
1 عضو هیأت علمی دانشگاه علامه
2 کارشناس ارشد اقتصاد کشاورزی دانشگاه سیستان و بلوچستان
3 دانشجوی دکتری اقتصاد کشاورزی دانشگاه سیستان و بلوچستان
4 کارشناس ارشد علوم اقتصادی دانشگاه شهید بهشتی تهران
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
One of the sectors that have a role in job creation and the direct and indirect impact on other sectors is the industrial sector. So in this paper, the effects of the exchange rate as instruments of economic importance sector employment over the period 1338-1390 have been analyze. In the first part of the study, the structural break test unit root test Dicky Fuller Peron, the vector error correction model is used to estimate when results indicated that in short-run and long-run the exchange rate shock volume has been inverse effect on employment. Then the second section, anticipated employment trends using model of Artificial Neural Network (ANN). It was found that employment in industry will be increased in future. Therefore planning in this relation can be of high importance.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
نرخ های ارز یکی از عوامل کلیدی بین یک اقتصاد کشور و دنیا است. این نرخ از طریق بازار کالا و دارایی، روابط بین قیمت ها در داخل کشور و قیمت های داده شده در بازار جهانی را برقرار می سازد و یک عمال اثر گذار بر سیاست ها، راهبردها، ساز وکارهای روزانه، ساختار سیاسی، اجتماعی وفرهنگی محسوب میشود. نرخ ارز بر قیمت کالاها وخدمات وارداتی در بازار داخلی و بر قیمت کالاهای سرمایه ای ساخته شده در داخل تاثیر می گذارد. نوسانات نرخ ارز وتغییرات آن در یک مرحله به قیمت کالاهای وارداتی منتقل میشود ودر مرحله دوم، تغییرات در قیمت کالاهای وارداتی، به قیمت کالاهای عمده فروشی ومصرف کننده انتقال مییابد. تغییر نرخ ارز قیمت های مصرف کننده را از کانال دیگری نیز تحت تاثیر قرار می دهد: کاهش ارزش پول ریال، قیمت های بالاتر را برای کالاهای وارداتی ایجاد می کنند و در نتیجه، تقاضا برای کالاهای تولید شده داخلی را افزایش می دهد که این کالاها با کالاهای وارداتی رقابت می کنند.هنگامی تقاضا افزایش مییابد، فشار روی قیمت ها ودستمزدهای اسمی رو به بالا خواهد یود وباعث افزایش قیمت ها ودستمزدها می گردد (موسوی محسنی ،1387). در زمینه سیاستهای اشتغال میتوان آن را به چهاردسته تقسیم نمودالف- سیاستهای فعال بازار: این گروه از سیاستها در برگیرنده مکانیسم جستجوی شغل، آموز بیکاران، ایجادشغل بطورمستقیم یاازطریق پرداخت یارانه است(طرحهای خوداشتغالی)عناصراصلی سیاسستهای فعال بازارعباتنداز:1- ایجادتحرک درعرضه نیروی با ایجاد شغل، پرداخت یارانه به دستمزدها 2-توسعه اشتغال با ایجاد مهارت های جدید و با روش های مختلف مانند آموزش های مجدد3- افزایش کارایی بازارکار با ارائه خدمات به نیروی کار مانند مشاوره، کمک در انطباق شغل بامهارتهای نیروی کارب- سیاستهای تنظیمی بازارکار: این سیاستها باعث انعطاف پذیری بیشتر بازار کار شده و بر جریان ورود و خروج نیروی کار ناشی از تنظیم قوانین ومقررات موثرخواهند بود.ج- سیاستهای منفعل وحمایتی بازارکار: این سیاستها همچون حمایتهای مالی از بیکاران، اصلاح سیستم مقرری بیکاری، پرداخت یارانه به دستمزدپایین، معافیت مالیاتی، کاهش مالیات بردستمزدها، کمک به افراد با دستمزد پایین جهت افزایش رفاه وتامین حداقل زندگی را شامل میشود. د- سیاست های کلان اقتصادی موثربربازارکار: این سیاستها ازطریق مکانیسم پولی و مالی ودرنتیجه گسترش رشد و تولید اقتصادی (افزایش تقاضای کل) برای نیروی کار، تقاضا خلق می کنند (اوجی، 1386).
1- بیان مسئله
افزایش و یا کاهش نرخ ارز از مهمترین موضوعاتی است که می تواند میان بخش تولید، اشتغال و صادرات به عمده ترین چالش تبدیل شود نوسان نرخ ارز برنامهریزی بنگاهها را مختل میکند زیرا نمیتوانند آینده نرخ ارز را پیشبینی کنند و در قیمتگذاری کالا دچار سردرگمی میشوند. همه بازیگران اقتصادی زمانی که ارز تبدیل به یک دارایی میشود سعی میکنند ثروت خودشان را به صورت ارزهای خارجی نگهداری کنند. در این حالت بنگاهها با کمبود سرمایه مواجه میشوند، یعنی بخشی از پساندازها بهجای اینکه در اختیار بانکها و سپس بنگاهها قرار داده شود بهطور مستقیم تبدیل به ارز میشود. بنابراین در چنین شرایطی بنگاهها با کمبود سرمایه در گردش مواجه خواهند بود که این باعث بروز مشکل در تولید واشتغال خواهد بود. بنابراین سئوال اصلی تحقیق عبارت است از آیا تکانه(نوسان) نرخ ارز بر اشتغال در ایران تاثیر گذار است؟ سئوال فرعی این مطالعه آن است: اشتغال بخش صنعت در آینده چگونه خواهد بود؟ ودر راستای سئوالات مطرح شده فرضیات مورد نظر به صورت زیر مطرح می شوند: تکانه نرخ ارز بر استغال اثر منفی دارد.دوم روند اشتغال بخش صنعت در آینده روندی افزایشی دارد.
2- مبانی نظری
در یک طبقه بندی کلی نظریه های مربوط به ارز را میتوان در سه بخش کل تیوری های سنتی، تیوری های مدرن با رویکرد پول گرایی وتیوری های مدرن با رویکرد پرتفولیو تقسیم بندی نمود.در تیوری های سنتی عامل تغییر نرخ ارز توسط تیوری برابری قدرت خرید تشریح می گردد. در این تیوری، قانون قیمت واحد برای تمامی کالاها در جهان مبنای اصلی تفسیر وتبیین تقویت وتضعیف نرخ ارز قرار می گیرد و با تغییرات نرخ کالاها وخدمات در کشورها نرخ های ارز نیز تعدیل وتنظیم می گردند. در تیوریهای مدرن که خود به دو رویکرد پول گرایان وموازنه پرتفولیو طبقه بندی می گردند، تعیین نرخ ارز بر اصولی نظیر جریان کامل و آزاد سرمایه وانتظارات عقلایی بنا برگردیده است. در تیوری پول گرایان نظریه پردازانی نظیر دورنبوش فبشر و فرانکل، ماندل و فلمینگ و گارتنربه ترتیب نظریات مدل تعدیل بیش از حد، مدل پول گرایان ومدل تعادلی ومدل حباب نرخ ارز را مطرح نمود اند.در رویکرد موازنه پرتفولیو، تیوری های مدرن نیز شخصیت هایی نظیر گارتنر وکوری به نظریه پردازی پرداخته اند. اگر چه تیوری ها و مدل های بسیاری در زمینه نوسانات وچرایی رفتار نرخ ارز در دنیا تدوین گردیده است اماهنوز اندیشمندان علوم اقتصادی ومالی به یک توافق واجمع کامل در مورد اینکه کدامین مدل قادر به توضیح رفتار نرخ ارز است دست پیدا نکرده اند(تقوی، 1390). انحراف از مسیر تعادلی بلندمدت نرخ ارز که اغلب به صورت ارزش گذاری بیش از اندازه پول ملی اتفاق می افتد، نه تنها در کوتاه مدت تاثیر نامطلوبی بر عملکرد اقتصادی کشورها دارد، بلکه، در بلندمدت مانع شکل گیری بخش تجاری کارا در اقتصاد میشود. افزون براین، نوسانات نرخ ارز، نشان دهنده بی ثباتی در روند قیمت های نسبی بوده، در نتیجه، آثاری مانند ریسک، کوتاه شدن افق سرمایه گذاری و بی ثباتی بازارهای مالی را به دلیل انتظارات مربوط به تغییر نرخ ارز ونوسانات نرخ بهره به همراه دارد.بنابراین، تصحیح نرخ ارز وحفظ ثبات نرخ تحققی ارز در سطح تعادلی بلندمدت آن، از جمله شرایط لازم برای دستیابی به رشد پایدار وثبات اقتصادی است(طیبی،1381).
3- پیشینه تحقیق
در سیاستگذاری های کلان اقتصادی منابع انسانی نقش مهمی را ایفا می کند، مطالعاتی در خارج وداخل کشور در طی این چند دهه درموردنر خ ارز، اشتغال و پیش بینی انجام شده است، بولسو[1](2006)، به بررسی تاثیر نرخ ارز بر صادرات و واردات محصولات کشاورزی از آمریکا به کشورهای عمده تجاری پرداخت. نتایج تحقیق نشان می دهد که صادرات و واردات نسبت به نرخ ارز با کش است. تایم وفردی[2](2005)، به بررسی تاثیر سیاست مالی براشتغال و رشد پرداختند وتاثیر متغیرهای چون مالیات وهزینه مخارج دولت برتولید ناخالص داخلی واشتغال پرداختند که ار طریق مدل رگرسیون خطی حداقل مربعات[3] ((OLSنتایج نشان داد با افزایش مالیات رشد و اشتغال کاهش پیدا می کند و افزایش مخارج دولت باعث افزایش اشتغال میشود.
گلدفن وگوپتا[4](2003) به بررسی رابطه بین سیاست پولی ونرخ ارز پس از بحران پولی در هشتاد کشور پرداختند وبه این نتیجه رسیدند که در دوران بحران، کاهش ضریب اطمینان سرمایه گذاران، سبب افزایش ریسک شده ودر نتیجه نرخ بهره را افزایش داده و همزمان نرخ ارز را نیز کاهش می دهد این واقعین بجای همبستگی مثبت بین نرخ بهره و نرخ ارز، رابطه ای منفی بین آن دو بوجود می آید. هنری وبوسرنگس[5](2007)، به بررسی پیش بینی صادرات برنج تایلندی با استفاده از مدل های میانگین متحرک خودرگرسیون تجمعی [6] ( (ARIMAو شبکه عصبی پرداختند. آنها نتایج بدست آمده از دو مدل را مقایسه کردند و به این نتیجه دست یافتند که مدل شبکه عصبی نسبت به مدل میانگین متحرک خودرگرسیون تجمعی به خوبی، داده های برنج صادراتی را برازش وپیش بینی می کند. هروری وهمکاران[7](2004)، با توجه به مطالعات محدود درزمینه پیش بینی متغیرهای اقتصادی دراروپا، توانایی شبکه مصنوعی رابا یک فرآیند خودرگروسیو[8](AR) در پیش بینی تولیدات صنعتی سه کشور اروپایی آلمان، فرانسه وانگلیس مورد مقایسه قرار دادند. برای این منظور از معیار ریشه میانگین مجذور خطا(RMSE) استفاده شد. نتایج نشان داد که شبکه عصبی در افقهای زمانی کمتر از 12 ماه دارای خطای پیش بینی کمتری درمقایسه بافرایندخودرگرسیو می باشد. این محققین براین باورند که شبکه های عصبی بهتر از سایر روشها مسیرمتغیرها را پیش بینی می نمایند. روشن(1383)، به پیش بینی تورم ایران به کمک مدل های ARCH[9]/GARCH,ARIMA و شبکه های عصبی مصنوعی ومقایسه کارآیی مدلهای مذکورپرداخت که ابتدا تورم ایران را به کمک فرآیند ARIMA، ARCH و GARCH پیش بینی نمود و سپس با مدل شبکه های عصبی مصنوعی انجام داد، که نتایج عملکرد بهترین مدل را نسبت به مدل های گفته شده نشان داد. قدیمی (1381)، بررسی مدلسازی و پیش بینی رشد اقتصادی درایران را بااستفاده از شبکههای عصبی مصنوعی مورد مطالعه قرارداد. در این مطالعه،کارایی یک مدل شبکه عصبی با یک مدل خطی رگرسیون برای پیش بینی نرخ رشد اقتصادی در ایران مقایسه شد. نتایج نشان دادکه مدل شبکه عصبی برای پیش بینی نرخ رشد اقتصادی در ایران از کارایی بالاتری برخوردار است. تقوی و همکاران(1384) در مطالعه ای به منظور بررسی سهم تغییرات رابطه مبادله بر بی ثباتی نرخ ارز در اقتصاد ایران به این نتیجه رسیدند که با وجود تاثیرات متقابل نرخ ارز و رابطه مبادله، نقش شوک های رابطه مبادله در نوسانات نرخ ارز ناچیز است و بیشتر نوسانات نرخ ارز در اقتصادایران ناشی از تغییرات خود نرخ ارز است.
4- روش تحقیق
این پژوهش به کمک روش اقتصاد سنجی در صدد آن هست تا تاثیر تکانه نرخ ارز را بر اشتغال بخش صنعت مورد آزمون قرار دهد. این پژوهش بر پایه مطالعات کتابخانه ای انجام شده است .براساس مطالعات تجربی الگوی پژوهش تدوین و به منظور تخمین و آزمون فرضیه ازروش های اقتصاد سنجی GARCHوVECMاستفاده گردیده آمار و اطلاعات متغیرها طی سالهای1338-1390 از طریق بانک مرکزی جمع آوری شده است. در آخر اشتغال بخش صنعت با استفاده ازمدل شبکه عصبی پیش بینی خواهد شد و روند آن در آینده بررسی خواهد شد. در ابتدای مقاله مروری برمبانی نظری و بیشینه تحقیق، روش تحقیق و سپس نتایج، در انتها تحلیل می گردد.
5- نتایج و بحث
یکی از سادهترین روشهای ممکن برای تجزیه تکانههای ارز استفاده از مدل خودرگرسیون تعمیم یافته تحت شرایط ناهمسانی واریانس (GARCH) استفاده شد.در مرحله اول مطالعه، آزمونARCH LM انجام شد، که حاکی از وجود اثرات وارایانس ناهمسانی است. فرض صفر این آزمون عبارت است از همسان بودن واریانس باقیمانده هاکه با توجه به نتیجه آزمون، براساس دو آماره F و حاصلضرب تعداد مشاهدات با ضریب تعیین، فرضیه صفر رد شده و فرضیه یک مبنی بر وجود واریانس ناهمسانی در باقیمانده ها پذیرفته میشود. در مرحله بعدی که وجود ناهمسانی موردپذیرش قرارگرفت، میتوان به مدل سازی نااطمینانی ناشی از واریانس همسانی در داده پرداخت.که از الگوی GARCH استفاده میشود. GARCH از دو جز خود توضیح پسماندها و واریانس شرطی تشکیل شده است، که هر دو جز با وقفه هایی در الگو ظاهر میشوند، که این وقفهای بینه مرتبه الگو را تعیین میکنند.
بدین منظور آماره های آکاییک وشوارتز بیزین معیار قرارگرفتند و نتیجه تخمین مدل (1,1) GARCH دررابطه ذیل آورده شده است:
(99/1)t ( 23/2)t
که در این رابطه پسماند و واریانس شرطی است و اعداد داخل پرانتز رابطه معناداری این متغیرهارا نشان می دهد.با استفاده از معادله بالاشاخص تکانه نرخ ارز استخراج شد به عبارت دیگر واریانس شرطی همان شاخص تکانه نرخ ارز است .قبل از برآورد الگوی خودتوضیح برداری، پایایی متغیرهامورد آزمون قرارگرفت که نتیجه آزمون ریشه واحد نشان داد که کلیه متغیرهای الگو با یک بار تفاضل گیری ایستا شدند.
با توجه به اینکه اقتصاد ایران تحت تاثیرتحولاتی نظیرجنگ و انقلاب بود، در نتیجه احتمال شکست ساختاری وجود دارد، که در این مطالعه با استفاده از آزمون مجموع تجمعی مربعات باقیمانده ها) (CUSUM Q2 برای آزمون ثبات ضرایب مدل درطول زمان استفاده شد، که در این مطالعه نشان داد که فرض صفر مبنی برثبات ضرایب رد شده و شکست ساختاری وجود دارد. به منظور بررسی شکست ساختاری متغیرها از آزمون پرون استفاده شده است.پرون معتقد بود وجود نا ایستایی در برخی از متغیرهای کلان ناشی از شکست ساختاری است که در این داده ها رخ داده است و اگر این امر در موردآنها لحاظ شود، ایستایی این متغیرها اثبات خواهدشد. نتایج حاصل از آزمون ریشه واحدپرون رانشان داد که، متغیردارای ریشه واحد است بنابراین نوسانات آن حول روند زمانی پایا نیست بنابراین تمامی متغیرها انباشته از مرتبه یک هستند(نوفرستی، 1378).
به طور کلی روابطی که متغیرهای مورد بررسی در این مطالعه به قرارزیراست:
[LE, LM, LTEKR, LEXJ, LEXO, Duj]
که هدف تاثیر تغییرات اشتغال در بخش صنعت (LE)، حجم پول(LM)،تکانه نرخ ارز(LTEKR)، هزینه جاری دولت (LEXJ)، هزینه عمرانی دولت (LEXO)، متغیردامی دراین مطالعه جنگ است. جهت بررسی تعیین طول وقفه بهینه براساس آکاییک وشواتزبیزین، تعداد دو وقفه برای الگوی خودتوضیح برداری درسطح معنی داری 5% تایید شده و بعد از تعیین وقفه بهینه مدل وانجام آزمون هم انباشتگی نیز میتوان روش تصحیح خطای برداری رابرآورد نمود. درراستای بررسی وتعیین بردارهای همگرایی وسپس تعیین رابطه تعادلی بلندمدت بین متغیرهای الگوها از روش یوهانسون استفاده شد. آزمون هم انباشتگی بین اشتغال وسایر متغیرها، 3 بردار همجمعی در سطح 5% را نشان داد.
نتایج جدول (1) حاصل از مدل VECM نشان می دهد که در بلند مدت متغیر های هزینه عمرانی و جاری، نرخ ارز وحجم پول با وقفه یک بر اشتغال تاثیر گذار هستند. هزینه جاری وعمرانی نیز اثر مستقیم و معنی داری بر اشتغال بخش صنعت نشان می دهند. تکانه نرخ ارز و حجم پول، متغیر دامی جنگ با وقفه یک اثرمعنی دار و معکوس براشتغال بخش صنعت داشته اند:
جدول1- تعیین رابطه متغیرها در بلند مدت (LE متغیر وابسته)
متغیر |
ضرایب |
انحرف معیار |
LM(-1) |
-0/17 |
0/02 |
LTEKR(-1) |
-0/12 |
06/0 |
LEXJ(-1) |
0/29 |
0/12 |
LEXO(-1) |
0/33 |
0/11 |
Duj(-1) |
-0/01 |
0/002 |
ماخذ: یافته های تحقیق
بر اساس آزمون اثر و حداکثر مقدار ویژه 3 بردار همگرا وجود دارد. اگر ضریب ECMمنفی و قدرمطلق آن کوچکتر از یک باشد سیستم در کوتاه مدت به تعادل می رسد و اگر مثبت باشد نشان دهنده واگرا بودن تعدیلات خواهد بود، یعنی در هر دوره به اندازه ضریب ECM از مسیر تعادلی فاصله گرفته است ECM در این مطالعه 42/0یا 42 درصد و منفی است، ضریب ECMدر معادله نشان دهنده سرعت تعدیل است و چون این ضریب پایین است بیانگر همگرایی بلند مدت است، اما از آنجا که مقدارآن کم است روند تعدیل هم کند صورت می گیرد، اما میتوان به روند تعدیل اعتماد کرد. این الگو نوسان های کوتاه مدت متغیرها را به مقادیر تعادلی بلندمدت ارتباط می دهد.
جدول2- نتایج تخمین کوتاه مدت (DLE متغیر وابسته)
ضرایب |
متغیرهای مستقل |
ضرایب |
متغیرهای مستقل |
-0/14 (-2/75) |
D(LTEKR(-1)) |
13/0- (32/2-) |
D(LM(-1)) |
05/0 (0/02) |
D(LTEKR(-2)) |
25/0- (90/1-) |
D(LM(-2)) |
21/0 (34/3) |
D(LEXJ(-1)) |
0/22 (4/22) |
D(LEXO(-1)) |
15/0- (-1/22) |
D(LEXJ(-2)) |
10/0- (22/1-) |
D(LEXO(-2)) |
05/0- (68/0-) |
D(Duj(-2)) |
04/0- (05/2-) |
D(Duj(-1)) |
|
|
0/003 |
c |
ماخذ: یافته های تحقیق (مقادیر داخل پرانتز آماره t هستند)
جدول (2) نشان می هد که درکوتاه مدت تکانه نرخ ارز با وقفه یک بر اشتغال اثر معکوس دارد به عبارت دیگر با افزایش یک درصد رشد نرخ ارز، 14 درصد اشتغال کاهش خواهد یافت، زیرا نا اطمینانی نرخ ارز تصمیمات دست اندرکاران این بخش را تحت تاثیر میدهد. همچنین بررسی روند آینده نااطمینانی نقش موثری بر درآمد صادرکنندگان ایران در بر خواهد داشت. تاثیر گذاری نااطمینانی نرخ ارز بدین گونه است که صادرکنندگان با صادرات محصول ارز خارجی بدست می آورند که اگر نااطمینانی ونوساناتی دربازار نرخ ارز حاکم باشد نمیتوانند مطمئن شوند، زمانی که ارز خارجی را به پول داخلی تبدیل می کنند، نرخ ارز با زمان صدور کالا چه تفاوتی خواهدداشت. لذا با نوسان نرخ ارز ونا اطمینانی، صادرکنندگان، بدلیل عدم آگاهی از روند آینده صادرات خود را محدود می کنند. سیاست های ارزی، نقدینگی، تورم، نوسانات قیمت نفت از عوامل مهم نوسانات نرخ ارزواقعی درکشور محسوب میشود.
متغیر حجم پول با وقفه یک و دو بر اشتغال اثر معکوس دارد. به نظر می رسد علت وجود چنین رابطه ای در کشور ما با افزایش حجم پول ونقدینگی، با توجه به ساختار کشور، بدلیل افزایش تورمی که در کشور بوجود می آید، اشتغال در بخش صنعت کاهش می دهد به عبارتی دیگر افزایش تورم باعث افزایش هزینه ها در تولید صنایع خواهد شد واین باعث میشود کارفرمایان تقاضا برای نیروی کارراکاهش دهند واشتغال کاهش یابد. هزینه جاری باوقفه یک براشتغال رابطه مستقیم دارد زیرا افزایش هزینه جاری باعث استفاده بیشترازعوامل تولید دربخش صنعت شده، در نتیجه تولیدبیشتر واشتغال در این بخش نیز افزایش مییابد. کاهش رشد اقتصادی ناشی از جنگ، باعث رابطه معکوس متغیردامی جنگ با اشتغال است. هزینه عمرانی نیز با وقفه یک ودو نیز اثر مستقیم بر اشتغال دارد. افزایش هزینه عمرانی با وقفه یک باعث توسعه زیر ساختی صنایع شده ودر نهایت باعث افزایش کار واشتغال میشود.درست است که مهمترین هدف متغیرهای سیاست های پولی، کنترل سطح قیمت هاست اما بالا نگهداشتن سطح فعالیتهای اقتصادی از دیگر اهدافی است که برای سیاستگذاران مطرح است، که به دلیل اثر معکوس بودن حجم نقدینگی در بلندمدت، لازم است برای حفظ ثبات اقتصادی وجلوگیری از رکود، هدف افزایش اشتغال به عنوان اولویت اهداف سیاستهای پولی مد نظر باشد. مشاهده میشود که تکانه ونوسان نرخ ارز بر اشتغال رابطه معکوس و معناداری دارد به عبارت دیگر، تغییر نرخ ارز از مسیرهای متفاوت، اثرات متضادی بر تولید باقی میگذارد که برآیند این اثرات، بیانگر اثر خالص تغییر نرخ ارز بر تولید و اشتغال است. اثر تغییر نرخ واقعی ارز بر تولید از دو مسیر آشکار میشود: یکی از مسیر میزان استفاده از ظرفیت تولیدی موجود و دیگری از مسیر میزان سرمایهگذاری و ایجاد ظرفیتهای تولیدی جدید. کاهش نرخ واقعی ارز، از طریق افزایش قیمت کالاهای صادراتی و کاهش قیمت کالاهای وارداتی، تقاضای کل اقتصاد را به سمت تقاضا برای کالاها و خدمات خارجی انتقال میدهد. در واقع کاهش نرخ ارز، تقاضای کالاهای تولید داخل را، چه در بازار داخلی و چه در بازار خارجی، کاهش میدهد. کاهش تقاضا برای تولیدات داخلی، منجر به عدم استفاده کامل از ظرفیت تولیدی موجود خواهد شد. بنابراین تولید داخلی از مسیر کاهش نرخ واقعی ارز و عاطلماندن بخشی از ظرفیت تولید، تحت تاثیر منفی قرار گرفته و تضعیف میشود. روشن است که به تبع کاهش تولید، اشتغال در بخش صنعت نیز کاهش خواهد یافت. در مقابل، افزایش نرخ ارز، موجب افزایش تقاضای تولیدات داخلی، هم در بازار داخلی و هم در بازار خارجی، و به تبع آن افزایش بهرهبرداری از ظرفیتهای تولید موجود میشود و در نتیجه، بر میزان تولید و اشتغال اثر مثبت خواهد داشت.
برای بررسی روند اشتغال در آینده(1396-1389) ،از مدل شبکه عصبی(ANN) استفاده شدبه منظور پیش بینی اشتغال، از روش، شبکه پیشرو و تابع محرک (لوگ سیگمویید) استفاده شد. داده ورودی به شبکه متغیراشتغال است.
جدول(3)، نتایج تخمین شبکه را با معماری های متفاوت با روش پیشرو نشان می دهد از میان معماریها، معماری 1-1-2-2-2- 5 که شامل 4 لایه است لایه اول با 2 نرون، لایه دوم 2 نرون، لایه سوم 2 نرون، لایه آخر1 نرون وعدد یک نشان دهنده خروجی است به علت بالا بودن به عنوان بهترین معماری برای پیش بینی انتخاب شد.
معماری شبکه |
||||||
آموزش |
تست |
آموزش |
تست |
آموزش |
تست |
|
1-1-4-5 |
996/0 |
0/394 |
09/0 |
1/0 |
06/0 |
5/0 |
5-2-2-2-2-1-1 |
988/0 |
0/740 |
0/01 |
0/1 |
0/01 |
0/3 |
5-2-2-2-1-1 |
988/0 |
0/930 |
0/01 |
0/02 |
01/0 |
0/01 |
1-1-4-4-5 |
999/0 |
238/0 |
001/0 |
2/0 |
001/0 |
2/0 |
1-1-2-5 |
988/0 |
867/0 |
02/0 |
03/0 |
01/0 |
02/0 |
جدول3- نتایج بدست آمده از روش پیشرو
ماخذ: یافته های تحقیق
نمودار زیرخطوط رسم شده این معماری رانشان می دهد که این دوخطبه خوبی برازش شده اند.میزان دقت پیش بینی شده توسظ شبکه 93/0 است.
نمودار(1) با معماری انتخابی1-1-2-2-2-5
همچنین نمودار (1) بیانگر همراهی بالای داده های پیش بینی شده توسط شبکه با داده های واقعی است. به بیان دیگر نمودار فوق نشان می دهد که داده های پیش بینی شده توسط شبکه با داده های واقعی اختلاف چندانی ندارند. جدول(4) خروجی مدل پیش بینی را نشان می دهد
جدول 4- خروجی مدل حاصل از پیش بینی
1396 |
1395 |
1394 |
1393 |
1392 |
1391 |
1390 |
خروجی مدل |
3477892 |
3472895 |
3422431 |
3395321 |
3391214 |
3376954 |
3345722 |
خروجی ANN |
ماخذ: یافته های تحقیق
در خروجی مدل ANN در جدول (4) مشاهده میشود که، روند اشتغال روندی افزایشی است نشان داده شد که نرخ ارز بر اشتغال اثر گذار است، بنابراین میتوان با بالابردن توان علمی، فنی وکارایی نیروی انسانی در بخش صنعت، افزایش تسهیلات و اعتبارات دولتی وخصوصی برای طرحهای سرمایه گذاری اشتغال زا، افزایش توان رقابت پذیری بنگاه های فعال در صنایع نوین و با فن آوری بالا برای جذب دانش آموختگان از دانشگاه ها وتقویت نهادهای پشتیبانی کننده توسعه کارآفرینی و صنایع کوچک متوسط و نیز سرمایه گذاری در امور زیر بنایی میتوانند یکی از ابزارها و عوامل موثر بر توسعه بخش صنعت به منظور ایجاد افزایش تولید و اشتغال و بهبود شرایط کارآفرینی در بخش صنعت باشد.
[1]. Bolesjo.
[2] .Tine, D & Freddy,H.
[3]. Ordinary Linear Rregression.
[4].Goldfain, I. and Gupta.
[5].Henry C.Co & Rujirek Boosarawongse.
[6].Autoregressive integrated moving average.
[7]. Harvi, S., Osborn, D. R. And C. R. Brichenhall.
[8].Auto-Regressive.
[9].Generalized Auto Regressive Conditional Heteroscedasticity.