Document Type : Review Article
Authors
Abstract
Keywords
Main Subjects
مقدمه
ساختار بازار[1] از جمله مضامینی است که در هنگام بررسی درجه سودآوری صنایع و همچنین هزینههای اجتماعی در تحلیلهای اقتصاد خرد و اقتصاد صنعتی مورد توجه قرار میگیرد. این مضمون طیف گستردهای از شرایط حاکم در بازار را در بر میگیرد و به تناسب شدت انحراف از شرایط رقابت خالص، به فضای انحصار نزدیکتر میشود. «رقابت خالص[2]» در تحلیلهای اقتصاد خرد، همواره مبین کارایی تخصیصی[3] به انضمام حداکثر منافع اجتماعی بوده است، حال آنکه «انحصار» با ناکارآمدی و بروز هزینههای اجتماعی شناخته میشود. دلیل این مسئله در «قدرت بازاری[4]» انحصارگر عنوان میشود. مقصود از قدرت بازاری شرایطی است که در آن بنگاه قادر است بدون از دست دادن بخش عمده فروش، قیمت کالای خود را افزایش دهد. البته، قدرت بازاری تنها مختص شرایط انحصاری نیست، بلکه گاهی با وجود فعالیت بیش از یک بنگاه در بازار، امکان بهرهگیری از قدرت بازاری برای برخی از آنان وجود دارد. در چنین شرایطی گفته میشود که بازار با «رقابت ناقص» روبروست و از آنجا که رقابت ناقص وجه قالب ساختار بسیاری از صنایع بشمار میرود باید ملاک قضاوت را از تعیین «رقابتی یا انحصار بودن» به تعیین «درجه نقصان رقابت» در صنعت تغییر داد(پورتر، 1990).
رقابت بهعنوان دنیای ایدئال اقتصاددانان و شرط بهینه تخصیص منابع در اقتصاد شناخته میشود، رقابت در بازار محصول موجب افزایش کارایی و بهرهوری میشود و رشد بهرهوری بهخودی خود، یکی از منابع رشد اقتصادی در کشورها بشمار میرود. بسیاری از مطالعات رابطه مثبت بین رقابت و کارایی و همچنین رقابت و نرخ رشد بهرهوری را تأیید کردهاند. در صورت وجود رقابت، بنگاهها عملیات خود را برای افزایش کارایی و در نتیجه حفظ سودآوری تغییر میدهند و بنگاههای ناکارآمد از بازار خارج میشوند خروج این بنگاهها موجب آزاد شدن منابع میشود که بنگاههای کارآمدتر میتوانند از آن استفاده کنند. همچنین مطالعات تجربی صورت گرفته در کشورهای مختلف بیانگر ارتباط منفی بین انحصار و کارایی است. به عبارت دیگر انحصار منجر به اخلال در تخصیص منابع شده و رشد بهرهوری را دچار خدشه کرده است. در بعد نظری، دلایل مختلفی را میتوان تشخیص داد که در شکلگیری انحصار دخیل هستند، از آن جمله میتوان به عوامل ساختاری همچون وجود صرفههای مقیاس، تفاوت کالا، تمرکز بالا، موانع ورود و علل رفتاری همچون تصمیم بنگاهها راجع به همکاری و ائتلاف و توافق در مورد میزان مخارج تحقیق و توسعه(R&D) و تبلیغات اشاره کرد. در شکلگیری انحصار در هر بازار یک یا چند مورد از این علل ممکن است مؤثر باشند (شهیکی تاش،1392: 2). سازمانهای تنظیم کننده بازار در اجرای برنامههای خود معمولاً به این عوامل توجه کافی میکنند. برای مثال وجود تمرکز بالا در بازار علاوه بر اینکه بر تسلط تعداد اندکی بنگاه بر بازار اشاره دارد؛ بهطور ضمنی به این نکته هم اشاره دارد که بنگاههای برتر از وابستگی متقابل و شرایط برتر خود بهمثابه یک دارایی مشترک صیانت میکنند. وجود موانع ورود بالا نیز حاشیه امنیت مناسبی را برای بنگاههای موجود فراهم میکند تا فارغ از تهدید تازه واردین و بدون نیاز به رقابت از شرایط موجود بازار بهرهبرداری کنند (خداداد کاشی، 1379: ص39).
هدف این مقاله آن است که به سؤالات زیر پاسخ داده شود.
اول، شاخص مارک آپ صنایع در ایران در مقایسه با سایر کشورهای منتخب چگونه است؟
دوم، کدام صنایع ایران در مقایسه با سایر صنایع دارای شاخص مارک آپ بالاتری هستند؟
سوم، وضعیت صنایع ایران از نظر قدرت بازاری چگونه است؟
بر این اساس در ادامه این مقاله، در ابتدا خلاصهای از مجموعه مطالعات انجام گرفته در داخل و خارج از کشور ارائه میشود، در قسمت بعدی مبانی نظری تحقیق بیان میشود و در نهایت نتیجهگیری و پیشنهادهای سیاستی ارائه میگردد.
1. پیشینه تحقیق
1-1. مطالعات داخلی
از دهه 70 میلادی به بعد مطالعات مختلفی بر روی شناسایی رفتار تبانیگری و قدرت بازاری در داخل و خارج از ایران انجام گرفته است (شهیکی تاش، حجتی،83:1392). در این قسمت به مهمترین و کاربردیترین آنها اشاره میکنیم.
خداداد کاشی (1381) در کتابی با عنوان (ارزیابی حجم قدرت انحصاری در صنایع ایران) به بررسی درجه توافق و تبانی و نحوه مدلسازی و محاسبه آن در برخی از صنایع ایران پرداخت. وی برای محاسبه درجه تبانی از رویکرد کلارک و دیویس[5] (1982) استفاده کرد. شهیکی تاش و خداداد کاشی (1384) در مقالهای با عنوان (سنجش درجه قدرت در بازار جهانی کالاهای منتخب سنتی و کشاورزی)، به بررسی درجه رقابت در بازارهای بینالمللی کالاهای عمده صادراتی کشاورزی ایران (پسته، خرما، انگور، سیب، زعفران، خاویار و کشمش) پرداختهاند. آنها برای بررسی سنجش تمرکز بازارهای مذکور از شاخص نسبت تمرکز n کشور و شاخص هرفیندال استفاده کردند. شهیکی تاش و حجتی (1392) در مقالهای با عنوان (سنجش کشش تغییرات حدسی و قدرت بازاری در صنایع منتخب ایران)، قدرت بازاری و کشش تغییرات حدسی را در بین 10 صنعت کارخانهای محاسبه کردند. آنها برای بررسی موارد فوق از الگوی اعظم و شروتر و کشش تغییرات حدسی استفاده کردند. شهیکی تاش(1392) در مقالهای با عنوان (بررسی مفهوم رقابت در اقتصاد و اندازه آن در اقتصاد ایران) به بررسی مفهوم رقابت طبق نگرشهای نئوکلاسیکی، شومپیتری، چمبرلینی، بیلی و پورتری پرداخته است. نتایج بررسی بیانگر آن است که حجم رقابت در فعالیتهای صنعتی ایران اندک است و فضای مناسب برای توسعه سطح رقابت وجود ندارد و این مسئله نقش شورای رقابت در اجرای فصل نهم سیاستهای اصل 44 قانون اساسی را که الگوی مناسب برای گسترش فعالیتهای رقابتی در اقتصاد ایران را ارائه کرده، نمایانتر میسازد.
1-2. مطالعات خارجی
بویان و لوپز[6] در مقالهای با عنوان (قدرت انحصاری در صنایع تنباکو و صنایع غذایی)، به بررسی درجه قدرت انحصاری و صرفههای مقیاس در نمونه 40 تایی از صنایع کد چهار رقمی تنباکو و صنایع غذایی در چارچوب روش2 (NEIO) پرداختند. تیلور3 و کیلمر4 در مقاله (تحلیل ساختار بازار و قیمتگذاری در صنایع کرفس کالیفرنیا) رفتار قیمتی صنایع کرفس در کالیفرنیا را مورد بررسی قرار دادند. در این مقاله با استفاده از الگوی اپل بام سعی شد ساختار بازاری توسط دو پارامتر کشش حدسی و شاخص قدرت بازاری مورد بررسی قرار گیرد، آنها به این نتیجه رسیدند که در صنعت کرفس قیمت تقریباً در سطح رقابتی است و بهطور قابل توجهی از آن فاصله نمیگیرد. مارتینز5، اسکارپتا6 و پایلت7 در مقاله (برآورد نسبت مارک آپ در صنایع تولیدی برای 14 کشور عضو (OECD)، به بررسی تأثیر مارک آپ بر رشد بهرهوری کل عوامل میپردازد. مطالعه مذکور با استفاده از الگوی هال-راجر ساختار بازار در 22 صنعت برای 14 کشور عضو OECD مورد بررسی قرار دادند و به این نتیجه رسیدند که در بیشتر صنایع قدرت بازار بهدلیل سیاستهای خاص و رانت نوآوری وجود دارد. جرج8 و ورشنسکی9 (2006) در مقالهای با عنوان (پویا بودن حاشیه هزینه قیمت)، به بررسی حاشیه هزینه قیمت برای صنایع انگلستان پرداخته که مطالعه مذکور از الگوی هال-راجر برای پیشبینی یک محیط رقابتی استفاده کرده است. رزیتیس10 و کالانزی11(2013) در مقالهای با عنوان (بررسی ساختار بازار صنعت آشامیدنی و مواد غذایی یونان) به بررسی درجه رقابت و ساختار بازار در 9 صنعت منتخب پرداختهاند. مطالعه مذکور از الگوی هال- راجر برای صنایع، در سطح سه رقمی برای بررسی درجه رقابت استفاده کرده است. کلت (2013) در مقالهای با عنوان (تخمین قدرت بازار، صرفههای مقیاس و بهرهوری با استفاده از دادههای پنل) به بررسی قدرتبازار، صرفههای مقیاس و بهرهوری با استفاده از الگوی هال- راجر برای صنایع نروژ پرداخته است. راپر12، لاو13 و شاموی14 (2013) در مقالهای با عنوان (شناخت منبع قدرت بازار)، به بررسی درجه رقابت در صنعت توتون و تنباکو پرداخته است در این مقاله از روش SRB برای بررسی درجه رقابت ایالات متحده استفاده شده است.
تمام کارهای ذکر شده به نوعی سعی در برآورد قدرت بازاری بنگاه دارند. قدرت بازاری به وضعیتی اشاره دارد که در آن یک یا چند بنگاه میتوانند سودی بالاتر از سایر بنگاههای صنعت کسب کنند. به همین منظور است که برای بهدست آوردن قدرت بازاری با استفاده از اعمال شرط مرتبه اول، تابع سود بنگاه حداکثر میشود. قدرت بازاری را میتوان توسط مارک آپ در یک صنعت سنجید، یا به کمک رابطه قیمت- هزینه نهایی که همان شاخص لرنر است این سنجش صورت گیرد. هرچه قدرت بازاری یک یا چند بنگاه بیشتر و به نحو قابل توجهی بالاتر از بقیه باشد، درجه تمرکز بالاتر و رقابتپذیری کمتر است. فاکتور دیگر برای رقابتپذیر بودن بازار، پایین بودن موانع ورود و خروج است. یعنی تهدید ورود و خروج بنگاهها میتواند بر رفتار بنگاهها اعمال اثر کرده و حتی اگر درجه تمرکز بالا باشد، بازار را رقابتی نگه دارد. قابل ذکر است که در حال حاضر مطالعاتی بسیار محدود در زمینه محاسبه قدرت بازاری و مارک آپ چند صنعت خاص صورت گرفته است که هر یک از این رویکردها با توجه به مقیاس بررسی صنعت (سطح خرد یا کلان ( و با توجه به ساختار دادههای موجود درکشورها انتخاب میشوند. در این مقاله با توجه به محدودیتهای موجود در بخش داده و اطلاعات، بهترین روشی که قابلیت اجرایی دارد استفاده از متدولوژی هال- راجر است.
در واقع تاکنون در زمینه بررسی رقابت و انحصار در صنایع ایران با استفاده از رویکرد هال-راجر مطالعه مستقلی صورت نگرفته است. به عبارت دیگر این پژوهش بهدنبال بررسی عوامل تعیین کننده مارک آپ (PCM) بنگاههای فعال در صنایع مختلف کشور و همچنین قدرت تمرکز آنها را مورد بررسی قرار میدهیم.
2. مبانی نظری
همانطور که قبلاً بیان شد، رقابت یکی از موضوعاتی است که هنگام ارزیابی عملکرد بازار مورد بررسی قرار میگیرد. در مجموع انتظار براین است که هر چه رقابت در بین صنایع بیشتر، اقتصاد کاراتر است. دیدگاهها و پارادایمهای مختلفی برای ارزیابی شرایط رقابتی در ادبیات اقتصادی بهوجود آمده است که از بین آنها میتوان به الگوهای برسناهان و لئو[7](1982)، الگوی ازام2 (2001)، الگوی ایواتا3 (1974)، الگوی هال4 (1988)، الگوی راجر5 (1995)، الگوی پنزر و روس6 (1987) و الگوی بون7 (2001) اشاره کرد. در این بخش ادبیات نظری مدل مستقیم اندازهگیری رقابت (هال-راجر) را بررسی میکنیم تا به درک بهتری از نحوه کارکرد آنها برسیم.
الگوی دیگر، الگوی راجر (1995) است که پژوهش حاضر نیز براساس آن انجام شده است، مطالعه راجر در اصل ادامه و بسط کار هال (1988) بود. هال (1998) یک آزمون جدید را برای آزمون قدرت بازاری در صنعت آمریکا بکار برد. هال با انتقاد از الگوی برسناهان- لئو بهدلیل تکیه برفرضیاتی همچون شکل تابعی مشخص بجای توجه به فرم خلاصه شده رویکرد غیرساختاری، آزمایش قدرت بازاری را با رویکردی جدید مواجه ساخت. درک پایهای او بدین صورت بود که در حالتی که قدرت بازاری وجود دارد پسماند سنتی سولو[8] باید از تغییرات لگاریتم تغییر محصول، مستقل باشد. کمک اصلی راجر (1995) در این الگو این بود که نشان داد جهت بدست آوردن تخمینی بدون تورش از قدرت بازار، چگونه میتوان از تفاوتهای بین پسماندهای سولوی تولید بنیان[9] و هزینه بنیان[10] برای حذف شوک بهرهوری غیر قابل مشاهده، استفاده کرد. ایراد احتمالی این الگو بدین صورت است که بر پایه فرض بازدهی ثابت نسبت به مقیاس بنا شده است. بنابراین بازدهی کاهشی (افزایشی) نسبت به مقیاس تخمین روند رو به بالای (رو به پایین) افزایشی تورشدارخواهد کرد. باید توجه داشت که انحرافات بازده ثابت نسبت به مقیاس تفسیر تخمینها را زمانی که با یک صنعت مشابه در دورههای متفاوت مقایسه میشوند تورشدار نمیکند و اینکه ذات یا ماهیت صرفههای مقیاس در طول زمان تغییر نخواهد کرد (ریزیتس[11]، 2010).
الگوی که در این مطالعه استفاده میشود، الگوی هال-راجر است. در ادامه به مبانی نظری این الگو اشاره میشود. یک بنگاه با تابع تولید همگن از درجه یک و تکنولوژی خنثی هیکسی است بهصورتی که
Y(X1, X2,..., Xn,K,E) = F(X1, X2,..., Xn,K)E با دیفرانسیل گیری لگاریتمی از تابع تولید خواهیم داشت:
(1)
حال اگر بنگاه در بازار نهاده با ساختار رقابت کامل و در بازار محصول با ساختار رقابت ناقص مواجه باشد، در این صورت نخواهد بود، بعبارت دیگر میباشد. در این شرایط با روابط فوق و خواهد بود. که قیمت نهادههای و قیمت سرمایه می باشد. با توجه به رابطه (1) و نکات ذکر شده، خواهیم داشت:
در رابطه اخیر، و بیانگر سهم هزینه نهادهها در هزینه تولید است. اگر بازار محصول رقابت کامل باشد، و نشاندهنده سهم هزینه نهادهها به فروش میباشد. زیرا در بازار رقابت کامل بوده و و میگردد. اما از آنجا که فرض آن است که ساختار بازار محصول رقابت ناقص است میتوان و نوشت. در این صورت اگر باشد، خواهد بود و ساختار بازار رقابت کامل خواهد بود. اگر آنگاه بوده و ساختار بازار رقابت ناقص است. ما میتوانیم برمبنای تابع دیفرانسیلی تولید و با فرض ساختار بازار رقابت کامل، رابطه (1) را که اصطلاحاً به آن پسماند سولو اولیه (SR) گفته میشود را استخراج کنیم:
(2)
که با توجه به روابط اخیر خواهیم داشت:
(3)
در رابطه (3)، است که همان شاخص لرنر میباشد. الگو (3)، که توسط هال استخراج شده با مشکل درونزایی روبرو است. راجر(1995)، با لحاظ کردن ویژگیهای تابع هزینه و ساختن رابطه همزاد[12]پسماندسولو، این مشکل را رفع کرد. راجر، تابع هزینه متناظر با تابع تولید تولید را بهصورت زیر تعریف نمود:
(4)
با گرفتن دیفرانسیل لگاریتمی از طرفین هزینه نهایی در رابطه (4) و بکارگیری لم شفارد و تعدیلات در روابط حاصله، خواهیم داشت:
(5)
در رابطه اخیر ، است که همان شاخص لرنر میباشد. با کم کردن رابطه(3) از رابطه اخیر داریم:
که پس از سادهسازی رابطه اخیر به تابع راجر دست مییابیم که در آن حذف شده است:
(5)
رابطه راجر را میتوان از متوسط مارک آپ استخراج کرد. یعنی اگر را بهصورت نسبت قیمت به متوسط هزینه تعریف کنیم داریم[13]:
(6)
که معیاری برای بررسی صرفههای مقیاس است. چون است، رابطه (6) را میتوان بهصورت رابطه (7) بیان کرد:
(7)
تحت این فرض که متوسط مارک آپ ثابت است و پس از گرفتن دیفرانسیل کامل از رابطه (7)، رابطه (8) را میتوان بهصورت زیر نوشت:
(8)
اکنون با توجه به رابطه اخیر میتوان به الگوی تعمیم یافته راجر دست یافت:
(9)
3. برآورد الگوی اقتصادسنجی
در این تحقیق برای سنجش شکاف بین قیمت و هزینه نهایی و ارزیابی شدت انحصار از رویکرد تعمیم یافته راجر بهصورت زیر استفاده شده است:
(10)
که در این مقاله بردار X شامل تعداد نیروی کار (l) و نهادههای واسطهای (m) بوده و بردار w شامل دستمزد نیروی کار و قیمت مواد اولیه میباشد. همچنین قیمت سرمایه برابر با r در نظر گرفته شده است.
برای برآورد این الگو از دادههای مربوط به کد دو رقمی ISIC در سالهای 1374- 1387استفاده شده است. البته در پژوهش حاضر از نتایج مطالعه مارتینز و همکاران[14] که مارک آپ سایر کشورها را در بازه زمانی مورد مطالعه برآورد کرده استفاده شده است. از این رو با توجه رویکرد راجر، شاخص لرنر و مارک آپ بهوسیله الگوی تجمیع شده[15] با اثرات ثابت (FE) برآورد شده است. در روش پانل دیتا برای اینکه تعیین کنیم که تخمین الگو از روش دادههای تجمیع شده یا دادههای پانل صورت بگیرد، از آزمونF لیمر استفاده شده است. که در این آزمون یکسان بودن عرض از مبدأها (روش ترکیبی) در مقابل فرضیه مخالف ، ناهمسانی عرض از مبدأ (روش دادههای تابلویی) قرار میگیرد. با استفاده از مجموع مربعات باقیمانده مقید(RRSS) حاصل از برآورد ضرایب الگوی ترکیبی بهدست آمده از OLS و مجموع مربعات باقیمانده غیرمقید (URSS) حاصل از تخمین رگرسیون میتوان نوشت:
(11)
که در صورت رد فرضیه روش دادههای تابلویی پذیرفته میشود. برای انتخاب بین برآورد کننده اثرثابت و تصادفی از آزمون هاسمن استفاده میشود. که در این پژوهش بهمنظور انتخاب بین اثرات ثابت (FE)[16] یا اثرات تصادفی(RE)[17]، از آزمون هاسمن استفاده شده است. نتایج تخمین الگو برای دوره زمانی 1387-1374 در جدول 1 قابل مشاهده است که در این جدول شاخص مارک آپ برای صنایع، امریکا، ژاپن، آلمان، ایتالیا، بریتانیا، کانادا، استرالیا، بلژیک، دانمارک، فنلاند، هلند، نروژ و سوئد در ایران قابل مشاهده است.
با برآورد این الگو، مشاهده میشود که در تمام صنایع است. اگرچه در برخی از صنایع این اختلاف بسیار بالا و در برخی اندک است و در تعداد اندکی از صنایع مقدار مارک آپ به یک نزدیک است.
جدول- 1. سنجش متوسط مارک آپ در صنایع کارخانهای کد دو رقمی ISIC ایران و سایر کشورها
کد دو رقمی ISIC |
صنایع |
امریکا |
ژاپن |
آلمان |
فرانسه |
ایتالیا |
بریتانیا |
کانادا |
ایران |
15 |
صنایع موادغذایی و آشامیدنی |
05/1 |
22/1 |
20/1 |
37/1 |
- |
36/1 |
16/1 |
14/1 |
16 |
محصولات از توتون و تنباکو |
73/1 |
- |
60/1 |
17/3 |
- |
67/1 |
12/1 |
03/1 |
17 |
ساخت منسوجات |
09/1 |
17/1 |
13/1 |
10/1 |
18/1 |
03/1 |
23/1 |
12/1 |
18 |
تولید پوشاک و عمل آوردن و رنگ کردن پوست خزدار |
11/1 |
- |
08/1 |
14/1 |
16/1 |
03/1 |
11/1 |
17/1 |
19 |
دباغی و عمل آوردن چرم و ساخت کیف و چمدان و زین و یراق و تولید کفش |
10/1 |
- |
14/1 |
11/1 |
17/1 |
04/1 |
15/1 |
08/1 |
20 |
تولیدچوب و محصولات چوبی و چوب پنبه بجزمبلمان - ساخت کالا از نی و مواد حصیری |
23/1 |
- |
17/1 |
14/1 |
18/1 |
17/1 |
24/1 |
07/1 |
21 |
ساخت کاغذ و محصولات کاغذی |
12/1 |
23/1 |
23/1 |
11/1 |
15/1 |
04/1 |
37/1 |
20/1 |
22 |
انتشار و چاپ و تکثیر رسانههای ضبط شده |
22/1 |
- |
15/1 |
16/1 |
19/1 |
07/1 |
17/1 |
25/1 |
23 |
تولید کک و فراوردههای حاصل از نفت و سوختهای هستهای |
05/1 |
- |
- |
16/1 |
- |
07/1 |
- |
12/1 |
24 |
ساخت مواد و محصولاتشیمیایی |
31/1 |
46/1 |
39/1 |
21/1 |
17/1 |
07/1 |
32/1 |
25/1 |
25 |
محصولات از لاستیک و پلاستیک |
06/1 |
15/1 |
- |
- |
05/1 |
- |
15/1 |
25/1 |
26 |
سایر محصولات کانی غیرفلزی |
14/1 |
34/1 |
22/1 |
21/1 |
26/1 |
11/1 |
30/1 |
55/1 |
27 |
ساخت فلزات اساسی |
10/1 |
26/1 |
18/1 |
13/1 |
13/1 |
- |
26/1 |
35/1 |
28 |
محصولات فلزی فابریکی بجز ماشین آلات و تجهیزات |
10/1 |
12/1 |
20/1 |
12/1 |
42/1 |
03/1 |
14/1 |
17/1 |
29 |
ساخت ماشینآلات و تجهیزات طبقهبندی نشده در جاهای دیگر |
- |
14/1 |
- |
- |
18/1 |
- |
16/1 |
18/1 |
30 |
ماشینآلات اداری و حسابداری |
39/1 |
32/1 |
- |
18/1 |
65/1 |
43/1 |
14/1 |
32/1 |
31 |
ماشینآلات و دستگاههای برقی طبقهبندی نشده در جای دیگر |
- |
- |
- |
27/1 |
08/1 |
- |
14/1 |
13/1 |
32 |
تولید رادیو، تلویزیون و وسایل ارتباطی و آپارات |
38/1 |
15/1 |
28/1 |
11/1 |
19/1 |
28/1 |
- |
15/1 |
33 |
ابزارپزشکی، اپتیکی، ابزاردقیق، ساعتهای مچی و انواع دیگر ساعت |
07/1 |
27/1 |
77/1 |
- |
24/1 |
28/1 |
- |
06/1 |
34 |
وسایل نقلیه موتوری و تریلر و نیمتریلر |
07/1 |
18/1 |
23/1 |
13/1 |
02/1 |
- |
14/1 |
13/1 |
35 |
تولید سایر تجهیزات حمل ونقل |
- |
29/1 |
- |
44/1 |
08/1 |
- |
16/1 |
17/1 |
36 |
تولید مبلمان و مصنوعات طبقه بندی نشده در جای دیگر |
05/1 |
18/1 |
13/1 |
19/1 |
21/1 |
15/1 |
14/1 |
16/1 |
نتایج حاصل از جدول(1) نشان میدهد که ایران در صنعت توتون و تنباکو، صنعت ابزارپزشکی، اپتیکی، ابزاردقیق، ساعتهای مچی و انواع ساعت دیگر، تولیدچوب و محصولات چوبی و چوب پنبه بهجز مبلمان - ساخت کالا از نی و مواد حصیری به ترتیب دارای پایینترین مارک آپ است. همچنین در صنایع سایر محصولات کانی غیرفلزی، ساخت فلزات اساسی، محصولات از لاستیک و پلاستیک، انتشار و چاپ و تکثیر رسانههای ضبط شده، تولید پوشاک و عمل آوردن و رنگ کردن پوست خزدار در مقایسه با سایر کشورها دارای بالاترین مارک آپ است.
جدول- 2. سنجش مارک آپ در صنایع کارخانهای کد دو رقمی ISIC ایران و سایر کشورهای منتخب
کد دو رقمی ISIC |
صنایع |
استرالیا |
بلژیک |
دانمارک |
فنلاند |
هلند |
نروژ |
سوئد |
ایران |
15 |
صنایع موادغذایی و آشامیدنی |
21/1 |
14/1 |
12/1 |
35/1 |
59/1 |
- |
23/1 |
14/1 |
16 |
محصولات از توتون و تنباکو |
58/1 |
08/1 |
- |
30/1 |
51/1 |
- |
- |
03/1 |
17 |
ساخت منسوجات |
14/1 |
12/1 |
11/1 |
22/1 |
- |
13/1 |
13/1 |
12/1 |
18 |
تولید پوشاک و عمل آوردن و رنگ کردن پوست خزدار |
12/1 |
- |
18/1 |
12/1 |
- |
13/1 |
- |
17/1 |
19 |
دباغی و عمل آوردن چرم و ساخت کیف و چمدان و زین و یراق و تولید کفش |
17/1 |
35/1 |
21/1 |
14/1 |
11/1 |
15/1 |
12/1 |
08/1 |
20 |
تولیدچوب و محصولات چوبی و چوب پنبه بجزمبلمان - ساخت کالا از نی و مواد حصیری |
120/1 |
- |
13/1 |
24/1 |
19/1 |
17/1 |
16/1 |
07/1 |
21 |
ساخت کاغذ و محصولات کاغذی |
20/1 |
21/1 |
13/1 |
24/1 |
15/1 |
11/1 |
19/1 |
20/1 |
22 |
انتشار و چاپ و تکثیر رسانههای ضبط شده |
21/1 |
16/1 |
10/1 |
20/1 |
22/1 |
11/1 |
15/1 |
25/1 |
23 |
تولید کک و فراوردههای حاصل از نفت و سوختهای هستهای |
21/1 |
- |
- |
22/1 |
- |
- |
- |
12/1 |
24 |
ساختموادومحصولات شیمیایی |
26/1 |
15/1 |
32/1 |
36/1 |
19/1 |
2/1 |
23/1 |
25/1 |
25 |
محصولاتاز لاستیک وپلاستیک |
21/1 |
- |
16/1 |
34/1 |
14/1 |
11/1 |
21/1 |
25/1 |
26 |
سایر محصولات کانی غیرفلزی |
23/1 |
09/1 |
30/1 |
47/1 |
36/1 |
21/1 |
12/1 |
55/1 |
27 |
ساخت فلزات اساسی |
23/1 |
17/1 |
13/1 |
31/1 |
33/1 |
24/1 |
09/1 |
35/1 |
28 |
محصولات فلزی فابریکی بهجز ماشینآلات و تجهیزات |
17/1 |
18/1 |
14/1 |
22/1 |
10/1 |
16/1 |
12/1 |
17/1 |
29 |
ساخت ماشینآلات و تجهیزات طبقهبندی نشده در جاهای دیگر |
15/1 |
- |
12/1 |
22/1 |
- |
11/1 |
- |
18/1 |
30 |
ماشینآلات اداری و حسابداری |
- |
- |
44/1 |
92/1 |
- |
45/1 |
17/1 |
32/1 |
31 |
ماشینآلات و دستگاههای برقی طبقه بندی نشده در جای دیگر |
- |
- |
21/1 |
22/1 |
- |
15/1 |
- |
13/1 |
32 |
تولید رادیو، تلویزیون و وسایل ارتباطی و آپارات |
61/1 |
- |
10/1 |
59/1 |
17/1 |
16/1 |
30/1 |
15/1 |
33 |
ابزارپزشکی، اپتیکی، ابزاردقیق، ساعتهای مچی و انواع دیگر ساعت |
23/1 |
- |
- |
- |
24/1 |
31/1 |
12/1 |
06/1 |
34 |
وسایل نقلیه موتوری و تریلر و نیم تریلر |
12/1 |
- |
- |
24/1 |
35/1 |
19/1 |
12/1 |
13/1 |
35 |
تولید سایر تجهیزات حمل ونقل |
31/1 |
- |
- |
27/1 |
44/1 |
15/1 |
14/1 |
17/1 |
36 |
تولید مبلمان و مصنوعات طبقه بندی نشده در جای دیگر |
13/1 |
29/1 |
15/1 |
31/1 |
- |
14/1 |
05/1 |
16/1 |
مأخذ: محاسبات تحقیق.
مقایسه مارک آپ ایران با گروه دوم از کشورها که نتایج آن در جدول(2) نشان داده شده است، میتوان به این نتیجه دست یافت که ایران در صنعت محصولات از توتون و تنباکو، صنعت ابزارپزشکی، اپتیکی، ابزاردقیق، ساعتهای مچی و انواع دیگر ساعت، صنعت تولیدچوب و محصولات چوبی و چوب پنبه بجزمبلمان - ساخت کالا از نی و مواد حصیری، صنعت دباغی و عمل آوردن چرم و ساخت کیف و چمدان و زین و یراق و تولید کفش، صنعت تولید کک و فراوردههای حاصل از نفت و سوختهای هستهای، صنعت ماشینآلات و دستگاههای برقی طبقهبندی نشده در جای دیگر دارای پایینترین مارک آپ است. نتایج نشان میدهد که در سایر محصولات کانی غیرفلزی، ساخت فلزات اساسی، محصولات از لاستیک و پلاستیک، انتشار و چاپ و تکثیررسانههای ضبط شده به ترتیب دارای بالاترین مارک آپ است.
با بررسی22 صنعت معرفی شده در جدول (1) و جدول (2) ما را قادر میسازد که قدرت بازاری صنایع مختلف در ایران را با دستهای از کشورها مورد مقایسه قرار دهیم. همچنین در برخی از صنایع، نسبت بسیار بالا مارک آپ قابل مشاهده است که در جدول(3) نشان داده شد و در برخی اندک بوده است(جدول 4). از مقایسه صنایع ایران در سطح دو رقمی با سایر کشورهای پیشرفته و کشورهای در حال توسعه مشخص میشود که کدام صنایع در ایران نسبت به سایر کشورها دارای بیشترین انحصار یا کمترین انحصار و یا هم تراز (جدول 5) آنها بودهاند.
جدول- 3. مارک آپ در صنایع کد دو رقمیISIC ایران (قدرت انحصار بیشتر)
کد ISIC |
رشته فعالیت |
مارک آپ |
22 |
انتشار و چاپ و تکثیررسانههای ضبط شده |
25/1 |
26 |
سایر محصولات کانی غیرفلزی |
55/1 |
27 |
ساخت فلزات اساسی |
1.35 |
مأخذ: محاسبات تحقیق
آنچه که در جدول3 قابل مشاهده است کدهای ISIC در سطح دو رقمی میباشد که مقادیر مارک آپ آنها از کشورهای امریکا، ژاپن، آلمان، فرانسه، ایتالیا، بریتانیا، کانادا، استرالیا، بلژیک، فنلاند، دانمارک، هلند، نروژ و سوئد بالاتر است، بهطوری که مارک آپ برآورد شده از دامنه 25/1 صنعت انتشار و چاپ و تکثیر رسانههای ضبط شده شروع شده و حد منتهای این دامنه با مارک آپ 35/1 برای صنایع ساخت فلزات اساسی خاتمه مییابد. در ادامه جدول 3 نشاندهنده صنایعی است که مارک آپ آنها نسبت به مارک آپ صنایع کشورهای مورد بررسی پایینتر است.
جدول -4. مارک آپ در صنایع کد دو رقمی ISIC ایران (قدرت انحصار کمتر)
کد ISIC |
رشته فعالیت |
مارک آپ |
16 |
محصولات از توتون و تنباکو |
03/1 |
20 |
تولید چوب و محصولات چوبی و چوب پنبه بجز مبلمان - ساخت کالا از نی و مواد حصیری |
07/1 |
33 |
ابزار پزشکی، اپتیکی، ابزار دقیق، ساعتهای مچی و انواع دیگر ساعت |
07/1 |
مأخذ: محاسبات تحقیق.
با توجه به جدول 4 مارک آپ صنعت توتون و تنباکو دارای پایینترین مقدار است که نشان میدهد در این صنعت اختلاف بین قیمت و هزینه نهایی حداقل مقدار خود است و همچنین صنایع چوب و کالاهای حرفهای دارای انحصار کمتری نسبت به سایر کشورهای منتخب هستند.
جدول- 5. مارک آپ در صنایع کد دو رقمی ISIC ایران (همتراز با کشورهای منتخب)
کد ISIC |
رشته فعالیت |
مارک آپ |
کشور همتراز |
15 |
صنایع موادغذایی و آشامیدنی |
14/1 |
بلژیک |
17 |
ساخت منسوجات |
12/1 |
بلژیک |
21 |
ساخت کاغذ و محصولات کاغذی |
20/1 |
استرالیا |
28 |
محصولات فلزی فابریکی بجز ماشینآلات و تجهیزات |
17/1 |
استرالیا |
29 |
ساخت ماشینآلات و تجهیزات طبقهبندی نشده در جاهای دیگر |
18/1 |
ایتالیا |
30 |
ماشینآلات اداری و حسابداری |
32/1 |
ژاپن |
32 |
تولید رادیو، تلویزیون و وسایل ارتباطی و آپارات |
32/1 |
ژاپن |
34 |
وسایل نقلیه موتوری و تریلر و نیمتریلر |
13/1 |
فرانسه |
مأخذ: محاسبات تحقیق
نتایج حاصل از جدول 4 نشان میدهد، در صنعت ساخت ماشینآلات و تجهیزات طبقهبندی نشده در جاهای دیگر مارک آپ ایران همتراز با کشور ایتالیا و در صنعت تولید رادیو و تلویزیون و وسایل ارتباطی و آپارات است و در صنعت ماشینآلات اداری و حسابداری همتراز با کشور ژاپن و در صنعت وسایل نقلیه موتوری و تریلر و نیمتریلر همتراز با کشور فرانسه، در صنعت موادغذایی و آشامیدنی و صنعت ساخت منسوجات همتراز با کشور بلژیک، در صنعت ساخت کاغذ و محصولات کاغذی و صنعت محصولات فلزی فابریکی بجز ماشینآلات و تجهیزات همتراز با کشور استرالیا است.
رویکرد هال- راجر در بسیاری از مطالعات نسبت به روش مستقیم برآورد شاخص لرنر و مارک آپ ارجحیت دارد. بهطور کلی مدل هال- راجر دارای مزایای قابل توجهی است، از جمله استفاده از تابع هزینه و تولید و الگوسازی در یک ساختار رقابت ناقص استخراج میشود و میتوان میزان شاخص لرنر و مارک آپ صنایع را استخراج کرد. این الگو برای دادهها با مقیاس صنعت طراحی شده و بخوبی میتواند ساختار صنایع را نشان دهد. همچنین دارای مبانی نظری قوی است. از نتایج بهدست آمده در این پژوهش میتوان به شناسایی دقیقتر صنایع فعال در کشور اشاره کرد. بهطوری که در این مقاله قدرت بازاری صنایع کشور مورد ارزیابی قرار گرفت. در ادامه میتوان با چند توصیه سیاستی این پژوهش را ارزندهتر نمود.
4. نتیجهگیری و پیشنهادهای سیاستی
هدف محوری در این مقاله مقایسه تطبیقی اندازه رقابت در صنایع کارخانهای ایران و کشورهای منتخب است. این پژوهش با استفاده از الگو تعمیم یافته راجر مارک آپ را برای صنایع فعال در کد دو رقمی ISIC محاسبه کرد. با توجه به مارک آپ محاسبه شده در صنایع مورد مطالعه میتوان بیان کرد که در دوره مورد بررسی، بیشترین رفتار رقابتی در صنعت توتون و تنباکو و صنعت تولید چوب و محصولات چوبی و چوب پنبه بجز مبلمان- ساخت کالا از نی و مواد حصیری و صنعت ابزارپزشکی، اپتیکی، ابزاردقیق، ساعتهای مچی و انواع دیگر ساعت مشاهده میشود و بنگاهها قدرت چانهزنی بالایی برای تعیین قیمت و مارک آپ را ندارند. مابقی صنایع رفتار غیررقابتی از خود نشان دادهاند. نتایج نشان میدهد که صنعت سایر محصولات کانی غیر فلزی دارای بالاترین مارک آپ میباشد، همچنین صنایع ساخت فلزات اساسی، صنعت انتشار و چاپ و تکثیر رسانههای ضبط شده به ترتیب در ردههای بیشترین قدرت بازاری قرار میگیرند. به این مفهوم که این صنایع قادر خواهند بود قیمتی بالاتر از هزینه نهایی تولیدشان برای محصول خود تعیین کنند. از این رو با توجه به یافتههای تحقیق پیشنهادهای زیر ارائه میشود، با برآورد این الگو، مشاهده شد که در تمامی صنایع ایران بوده است.
نتایج این بررسی بیانگر آن است که حجم رقابت در فعالیتهای صنعتی ایران اندک است. با توجه به سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به جلوگیری از ایجاد انحصار توسط بنگاههای اقتصادی غیردولتی از طریق تنظیم و تصویب قوانین و مقررات تأکید شده است و همچنین با افزایش تعداد بنگاهها به صنعت تمرکز کاهش مییابد، بنابراین پیشنهاد میشود:
[1]. Market Structure
[2]. Pure Competittion
[3]. Allocative Efficiency
[4]. Market Power
[5]. Clark and Davies
1. Bhuyan &Lopes 2. New Empirical Industrial Organization
3. Timothy G.Tuylor 4. Richard L.Kilmer 5. Joaquim O.Martins
6. Stefano Scarpetta 7. Dirk Pilat 8. Holger Gorg
9. Fredric Warzynski 10. Anthoney N.Rezitis 11. Maria A.Kalantzi
12. Kellie Curry Raper.H 13. Alone Love
14. Shumway Fredric Warzynski
[8]Solow residual
[9] Production-based
[10] Cost-based
[11] Rezitis N A (2010).
[12]. Dual
[13]. زیرا است.
[14]. J.O. Martins
[15]. pooled
[16]. Fixed Effect(FE)
[17]. Random Effect(RE)