Authors
PhD Student of Tehran University
Abstract
Keywords
Main Subjects
مقدمه
با تمرکز بر دانشگاههای دولتی و مراکز تحقیقاتی، مدیریت سرمایه فکری اهمیت بسیاری یافته است و بنابراین مسئولان این حوزه، باید نقش آنها را در شکوفایی و نوآوری ملی تقویت نمایند؛ زیرا مهمترین ورودیها و خروجیهای دانشگاهها، نامحسوس هستند و تنها بخش کوچکی از آنها شناخته شدهاند (نجاتی و منصوری، 1390، ص. 49). در اقتصاد دانشبنیان که همه بخشها بر پایه دانش بنا شدهاند، دانشگاهها در تمام فرآیندهای چنین اقتصادی حضوری فعال دارند(Stewart & Harte, 2010, p. 507). به همین دلیل کمیسیون اروپا بیان میکند که سرمایهگذاری در کیفیت دانشگاهها، یک سرمایهگذاری مستقیم در آینده کشورها است (Baron, 2011, p.34).
جالب آنکه در دهههای گذشته، اکثر تحلیلهای مدیریت دانش و سرمایه فکری در بخش خصوصی صورت گرفته است؛ امّا هم اکنون علاقه شدیدی به تحقیق بر روی سازمانهای دولتی و خصوصی آموزشی از جمله دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی ایجاد شده است (Chuai et al, 2008, p.902). اما فضای رقابتی موجود برای جذب بهترینها، سازمانهای آموزشی را به طراحی استراتژیهایی واداشته است که مسیر عملکرد آتی را برای آنها روشن میسازد که این امر در دانشگاههای ایران به فراموشی سپرده شده است. در اوایل سال 1997، مککنزی و شرکاء، واژه جنگ برای استعداد را برای توصیف چالشهایی که سازمانها با آن مواجه هستند مطرح نمودند (Stainton, 2005, p. 41).
بر این اساس، نباید تصور شود که مدیریت استعداد فرآیندی است که در طول زمان کوتاهی تکمیل میگردد. بلکه شامل برنامهریزی یکپارچهای میباشد که عوامل بسیاری در آن درگیرند و تنها بخش منابع انسانی، مسئولیت آن را به عهده نمیگیرد که همین امر، مدیریت استعدادها را در عین ارزشمندی، دشوار و زمانبر میسازد. (Barab & Plucker, 2002, p. 169).
1- مهاجرت نخبگان
گرچه مساله مهاجرت نخبگان علمی، پدیدهای تازه و نوظهور نیست، با اینحال از چند دهه پیش ابعاد آن گستردهتر گردیده و کمیت و کیفیت آن تغییر یافته است. در حال حاضر یکی از حادترین مسایل و مشکلات مناطق در حال توسعه، مهاجرت نخبگان و به طبع آن کمبود نیروی انسانی کارآمد است (طالبی و رضایی، 1388، ص. 60). این مساله در کشور ایران به تدریج در حال بدل شدن به یک بحران، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است به گونهای که نماینده سازمان بینالمللی مهاجرت، از کوچ سالانه 180 هزار نفر تحصیل کرده ایرانی خبر داده است (فلاحی و منوریان، 1387، ص. 109).
بر اساس برخی برآوردها، خسارت سالانه ناشی از خروج سرمایههای فکری، بیش از سه برابر درآمدهای نفتی کشور برآورد شده است. در حال حاضر بیش از 240 هزار نفر از نیروهای تحصیل کرده ایرانی با مدارک تحصیلی دکتری و مهندسی در آمریکا ساکن هستند و بر اساس نظر باشگاه پژوهشگران جوان تا سال 1387، از بین 376 جوان برگزیده المپیادهای علمی کشور، 109 نفر مهاجرت کردهاند و در دانشگاههای خارجی به تحصیل مشغول شدهاند (فلاحی و منوریان، 1387، ص. 109).
بنابر این ایجاد یک فضای علمی بارور و امن برای نخبگان، پیش از هرچیزی ضروری به نظر میرسد. مطالعه حاضر پس از شناسایی عوامل موثر بر فرار مغزها از موسسات آموزش عالی، ضمن رتبهبندی این عوامل با استفاده از تکنیکهای تصمیمگیری چند معیاره، راهبردهایی را برای بهبود شاخصهای اولویتدار با استفاده از مدل گسترش عملکرد کیفیت طراحی مینماید که نتایج آن در صورت اجرا، میتواند تاثیری هرچند کوچک بر رضایت بیش از پیش نخبگان علمی و پایبندی آنها به خدمت متداوم به کشور داشته باشد.
2- بررسی مفاهیم و پیشینه پژوهش
2- 1- مدیریت سرمایه فکری
امروزه سرمایه فکری به عنوان عامل اصلی ایجاد مزیت رقابتی پایدار شناخته شده است (Marr et al, 2002, p.281). محققان علت توجه به سرمایه فکری را ناشی از دو عامل میدانند: الف) رقابت شدید و ب) پیدایش تکنولوژی اطلاعات که نمونه بازر آن اینترنت میباشد. (Lev, 2001, p.18). اگرچه اکثر تحقیقات و مطالعات سرمایه فکری در صنایع و شرکتهای با تکنولوژی بالا انجام شده است، امّا هیچ سازمانی از تماس آن رهایی نمییابد (Rudez & Mihali, 2007, p.191).
سرمایه فکری فواید زیادی برای سازمان دارد که از جمله آنها میتوان به ایجاد سودآوری برای شرکت، بهبود موقعیت استراتژیک شرکت، افزایش سهم بازار، نوآوری و تکنولوژی منحصر بفرد، ایجاد استاندارد برای شرکت و همچنین به رسمیت شناساندن مارک تجاری، افزایش شهرت سازمانی، کاهش هزینههای شرکت، افزایش وفاداری مشتریان و بهبود بهرهوری اشاره نمود (Harrison & Sullivan, 2000, p.33). مدیران میبایست مؤلفههای سرمایه فکری را شناسایی نمایند و آن را به عنوان منبع اصلی و بنیادی مزیت رقابتی پایدار دانسته و همچنین سرمایه فکری را اساس موفقیت در کسب و کار جدید بدانند. به عبارت دیگر، سرمایه فکری را محرک اصلی رشد و توسعه شناخته و اهمیت آن را در کسب و کار درک نمایند (Skoog, 2003, p.489). داراییهای نامشهود، منبع اصلی ایجاد مزیت رقابتی پایدار در کسب و کار میباشند؛ بنابراین شناسایی، اندازهگیری و کنترل این داراییهای نامشهود برای سازمان ضروری است تا بدین ترتیب مدیریت اثربخش و کارای سازمان تضمین میشود (Garcia-Ayuso, 2003, p.598).
پایه و اساس مدیریت و اندازه گیری سرمایه فکری توجه اکثر دانشگاهیان و متخصصان را جلب میکند. روند رشد اقتصادی جهان اساساً از دهه1970 با توسعه سریع تکنولوژی پیشرفته بهویژه در ارتباطات، رایانه و مهندسی بیولوژی تغییر یافته است. درنتیجه، دانش به جای سرمایه پولی، زمین و سرمایه مادی به عنوان با اهمیتترین سرمایه بهویژه در حوزه تکنولوژی پیشرفته رقابتی قرار گرفته است. اگر چه مفهوم سرمایه فکری به طور وسیعی در متون (آثارادبی) استفاده شده، اما تاکنون متداول نشده است (Chen et al, 2004, p.195).
2- 2 - دو شیوه متفاوت جذب مغزها
در دو دهة گذشته مفهوم مهاجرت نخبگان متحول شده است و تأکید بیشتری بر جذب مغزها است که به عنوان یکی از شاخصهای اصلی سرمایه فکری در نظر گرفته شده است. دو شیوه برای جذب مغزها وجود دارد: برگشت مهاجران به کشور مبدأ (روش برگشت)، و بسیج نیروهای خارج از کشور و همکاری آنها از راه دور در فعالیتهای توسعة کشور خویش (روش پراکندگی). در برخی کشورهای تازهصنعتی شده مثل سنگاپور، جمهوری کره یا کشورهای در حال توسعة بزرگ مثل هند و چین، روش اول با موفقیت محقق شده است. آنها از سال 1980 به بعد برنامههای بازگشت نخبگان را به کشورهایشان اجرا نموده و شبکههای وسیعی در کشورهایشان ایجاد کردهاند تا این نخبگان بتوانند به طور مؤثرتر در این کشورها جایی برای خود پیدا کنند (Tarique & Schuler, 2010, p.128).
روش دوم جدیدتر است و از راهبرد متفاوتی تبعیت میکند. این راهبرد احتمال عدم برگشت برخی مهاجران را مسلم میپندارد. اما ممکن است آنها به توسعة کشور مبدأشان بسیار علاقهمند باشند، که دلایل آن هم وابستگیهای فرهنگی و خانوادگی با دیگران است. پس هدف، برقراری ارتباطهایی است که از طریق آن، مهاجران بتوانند به طور مؤثر و بدون حضور فیزیکی، در توسعة کشورشان شرکت کنند. این نوع همکاری از راه دور امکانپذیر است. (Strack et al, 2009, p.11)
مزیت حیاتی این شیوه آن است که به سرمایهگذاری زیرساختی متکی نیست، بلکه مبتنی بر کار بیشتر روی منابع موجود است. یک چشمانداز مطمئن در این روش آن است که به وسیلة مهاجران، کشور نه تنها میتواند به دانش تولیدشدة آنها، بلکه به شبکههای اجتماعی مرتبط با حرفهای که در خارج فعالیت دارند، دسترسی پیدا کند. تاکنون 41 شبکه از مهاجران در سراسر دنیا مشخص شده که مربوط به 30 کشور است و همة آنها در اواخر دهه 80 و دهه 90 ایجاد شدهاند.
سرانجام باید تأکید کرد که سرمایههای انسانی ارزشمندترین منابع برای تحول و پویایی و پیشرفت یک جامعه محسوب میشوند و در این میان متخصصان و نخبگان، سکاندار حرکتهای انسانی و محرک توسعه میباشند. تعداد آنها در سطح جامعه بسیار محدود است، به طوری که یکی از پژوهشگران و نویسندگان مسائل اقتصادی و سیاسی معتقد است از هر یک میلیون نفر، یک نفر به مرحلة کارآفرینی میرسد و بقیه از نتیجة کارآفرینی او به فعالیتی مشغول میشوند (Beechler & Woodward, 2009, p.280). بنابراین حمایت همهجانبه از این قشر و تلاش در جهت جذب آنان به هر طریق ممکن، تضمینکنندة توسعه و پیشرفت پایدار جامعه است.
2-3 - تأثیر فرار مغزها بر جریان اطلاعات
در این قسمت جریان اطلاعات و تولیدات علمی، فناوری، اقتصادی و چگونگی ارتباط آنها با یکدیگر و نیز ارتباط جریان اطلاعات با مراکز اطلاعرسانی، کتابخانهها و مراکز پژوهشی-دانشگاهی و فعالیتهای آنها مورد بررسی قرار خواهد گرفت. این بحث با رویکردی تحلیلی و از چند بعد به مسائل مذکور میپردازد:
1. رابطة فعالیتهای علمی، فناوری، اقتصادی با جریان اطلاعات: بین فعالیتهای علمی، فناوری، اقتصادی و جریان اطلاعات یک رابطة مستقیم وجود دارد؛ به این معنا که هرچه این فعالیتها افزایش یابند تولید، توزیع و مصرف اطلاعات افزایش مییابد و جریان اطلاعات رونق و سرعت میگیرد. فعالیتهای علمی و پژوهشی منجر به تولید اطلاعات میشوند، ضمن اینکه برای انجام این فعالیتها متخصصان نیاز به اطلاعات (دسترسی به مصرف اطلاعات) دارند. اطلاعات تولید شده توسط آنان مجدداً مورد استفاده قرار میگیرد (Frank & Taylor, 2004, p. 40).
همچنین امروزه در تولید و اشاعة اطلاعات، فناوری اطلاعات و ارتباطات و کنترل، بسیار اهمیت پیدا کرده است. فعالیتهای فناوری پیشرفته، بویژه در زمینة فناوریهای اطلاعات و ارتباطات، نه تنها به سرعتدادن جریان اطلاعات کمک بزرگی میکنند، بلکه به عنوان یک ابزار، در تولید اطلاعات و پردازش و اشاعة آن مؤثرند. اکنون کشورهایی جریان اطلاعات را در دست گرفتهاند که فناوریهای پیشرفته را، به لطف نیروهای زبده و متخصص خود، در اختیار دارند؛ اطلاعات خام را مانند مواد اولیه از کشورهای در حال توسعه میگیرند و پس از پردازش سریع و دقیق، همان اطلاعات را در اختیار دیگر کشورها قرار میدهند و از این راه هم جریان را به نفع خود هدایت میکنند و هم درآمد هنگفتی به دست میآورند (Bhatnagar, 2007a, p.1790).
درواقع، مهاجرت یعنی انتقال مغزهایی که به طور بالقوه توانایی پردازش دادهها و اطلاعات خام را به اطلاعات ارزشمند و دانشمدار دارند. پس خروج نیروهای زبدة کشورهای جنوب و ورود آنها به کشورهای شمال باعث میشود نیروهای متخصص کشورهای فقیر و سرمایههای انسانی که تمام هزینههای تربیت آنها بر عهدة آن کشورها بوده، به صورت آماده و بدون صرف هزینه در اختیار این قدرتها قرار گیرند و همان افراد با استفاده از فناوریهای پیشرفتة کشورهای شمال، به تولیدات علمی و فناورانه بپردازند و قدرتهای صنعتی را هر روز قویتر کنند (Boudreau & Ramstad, 2005, p.130).
فعالیتهای اقتصادی نیز رابطهای مستقیم با جریان اطلاعات و رونق گرفتن آن دارد: اول اینکه، امروزه تمامی فعالیتهای اقتصادی برپایة اطلاعات بنا نهاده شده؛ یعنی هر فرد یا سازمانی که بخواهد فعالیتی را شروع کند، ابتدا باید اطلاعات کاملی دربارة جامعه، نیازهای آن، چگونگی عرضة محصولات و فعالیتهای خود به بهترین نحو ممکن به دست آورد. از طرفی فرد یا سازمان موردنظر برای بازیابی فعالیت خود نیاز به تبلیغات و تولید اطلاعات دارد تا سودآوری بیشتری داشته باشد. در اینباره میتوان به پایگاههای اینترنتی اشاره کرد که بخش زیادی از آنها توسط شرکتهای تبلیغاتی ایجاد شدهاند. درنتیجه مشاهده میشود هر فعالیت اقتصادی متکی به مصرف و تولید اطلاعات است. رونق گرفتن اینگونه فعالیتها در هر جامعه باعث رونق بازار تولید و مصرف اطلاعات و به تبع آن، رونقگرفتن جریان اطلاعات به نفع آن جامعه میشود (سراج، 1386، صص: 91- 84).
2. کاهش جریان تولید و گردش اطلاعات به دلیل کاهش فعالیتهای علمی، فناوری و اقتصادی: اما در کشورهای در حال رشد عکس این قضیه هم صادق است. یعنی کاهش هریک از این فعالیتها مستقیماً بر جریان اطلاعات اثر میگذارد. در اینجا بیمناسبت نیست اشاره شود که میزان فعالیتهای کشورهای جنوب در مقایسه با کشورهای شمال بسیار محدود است و با یکدیگر قابل مقایسه نیست (Lado & Wilson, 1994, p.716). درنتیجه جریان اطلاعات به عنوان یک قدرت مطلق در اختیار کشورهای شمال قرار دارد. به طور مثال، «انصافی» در پژوهشی که به «بررسی میزان تولید مقالات ایرانیان در زمینة علوم پایه» در «نمایهنامة استنادی علوم» پرداخته، به این نتیجه رسیده است که 1/0 درصد از تولید مقالات علمی علوم پایة جهان به ایران اختصاص دارد. این در حالی است که بیش از نیمی از فعالیتهای علمی ایرانیان (8/52 درصد) در زمینه تولید مقالات علوم پایه بوده است (سراج، 1386، ص: 15). همچنین در دنیای کنونی بارزترین شاخص توسعهیافتگی هر کشور را توان علمی و فنی آن کشور میدانند. این آمار بوضوح بیانگر آن است که فعالیتهای علمی، فناورانه و اقتصادی در کشورهایی مثل کشور ما بسیار محدود است. در این کشورها بیشتر فعالیتهایی که انجام میگیرند یا به دلیل نداشتن متخصصان خبره، یا به دلیل آگاه نبودن مسئولان امر از تأثیر اطلاعات صحیح در فعالیتهایشان، برپایة اطلاعات نیست و بیشتر به صورت تجربی و براساس آزمون و خطا انجام میگیرد. از اینرو اطلاعات در چرخة تولید و مصرف قرار نمیگیرد و گردش اطلاعات بسیار محدود است (سراج، 1386، ص: 45).
3. کاهش نسبی تولید و صدور اطلاعات: تولید اطلاعات در قالبهای گوناگون، مثل پژوهش، پروانههای ثبت اختراع، تألیف کتاب و مقاله صورت میگیرد. در کشورهای در حال توسعه، با مهاجرت نخبگان که از بزرگترین تولیدکنندگان اطلاعات به حساب میآیند و با صرف سرمایههای ملی کشورهای خود تحصیل کردهاند و در مرحلة سودآوری، به دلایل مختلف کشور خود را ترک کرده یا مجبور به ترک آن شدهاند، مسلماً فعالیتهای علمی و پژوهشی کاهش مییابد. مغزهایی که به مرحلة سودآوری و خلاقیت رسیدهاند، اکنون تولیدات و نتایج کارهای علمی و پژوهشی خود را در اختیار دیگر جوامع پیشرفته قرار میدهند (Bhatnagar, 2007b, p.660). در حقیقت سودآوری آنها برای کشورهای پیشرفته است نه کشورهای خویش. این افراد کاملاً موافقاند که نتایج پژوهشهای آنان باعث تقویت آن دولتها است، ولی این را هم میدانند که علم، بویژه علوم فنی و نتایج آنها به مرزهای هیچ کشور، قدرت و دولتی محدود نمیشود و دیر یا زود نتایج آن در تمام جهان منتشر میشود. هرچند بخشی از اطلاعات تولیدشدة آنها شاید از این راه در اختیار کشورهایشان قرار گیرد، اما یقیناً قسمت اعظم آن به کشورهای خویش برنمیگردد و اگر هم برگردد این کشورها باید هزینه و وقت زیادی را صرف آن کنند.
اما چیزی که باقی میماند بحث صدور اطلاعات است. شاید در حال حاضر صادرات هیچ کالایی به اندازة صادرات و فروش اطلاعات برای کشورهای پیشرفته (مثل آمریکا و تا حدودی انگلستان)که از زیرساخت لازم در این زمینه و فناوریهای نوین اطلاعات و ارتباطات برخوردار هستند، سودآوری نداشته باشد (Harris & Foster, 2010, p.432). اکنون اطلاعات قدرت به حساب میآید و شاید بتوان گفت که کشورهای پیشرفته به جای استثمار سیاسی و نظامی، اکنون به استثمار اطلاعاتی کشورهای در حال توسعه میپردازند.
3- روش پژوهش
روش پژوهش حاضر، با توجه به ماهیت موضوع و اهداف مورد نظر، یک مطالعه پیمایشی- مقطعی است که در سال 1392 در دانشگاه تهران انجام گرفت. البته از این حیث که نتایج پژوهش در قالب راهبردهای عملیاتی ارائه خواهد شد، میتوان آن را در شمار تحقیقات کاربردی قرار داد. با توجه به اینکه در پژوهش حاضر حجم جامعه آماری مورد مطالعه که اعضای هیئت علمی دانشگاه بودهاند، حدودا برابر با 285 نفر میباشد، جهت تعیین انحراف معیار جامعه از یک نمونهگیری مقدماتی استفاده گردید. بدین منظور پرسشنامه تحقیق به صورت تصادفی بین 27 نفر از اساتید جامعه آماری توزیع گردید. نتایج بررسی انحراف معیار سوالات پرسشنامه پژوهش حاکی از این بود که بیشترین انحراف معیار در جامعه برابر با 0.297 میباشد. بنابراین با توجه به انحراف معیار بدست آمده، حداقل حجم نمونه برآورد شده در سطح خطای 5 درصد برابر با 93 نفر میباشد که بعد از توزیع 115 پرسشنامه، تعداد 102 پرسشنامه صحیح و کامل مبنای تحلیلها قرار گرفت.
در این پژوهش دو گام پیموده شده است. ایتدا با تکیه بر پرسشنامهای شامل دو بعد عوامل کششی و رانشی(صالحی، 1385) و با استفاده از آزمون تک نمونهای( هدف از انجام این آزمون مقایسه میانگین با عدد ثابت 4 در طیف لیکرت 7 تایی است که در صورت بالاتر بودن نشانگر تناسب گزارههای استخراجی با مساله پژوهش و اجازه پژوهشگران جهت استفاده از آنها برای اجرای گام دوم خواهد بود)، آزمون فرض جهت تشخیص روایی عوامل مذکور انجام گرفته است و عواملی که مورد تایید قرار گرفتهاند در گام بعدی توسط تکنیک تاپسیس اولویتبندی شدهاند تا شاخصهای مهمتر، به عنوان ورودی مدل گسترش عملکرد کیفیت، روند بهبود را بپیمایند. آزمون آلفای کرونباخ برای اندازهگیری میزان پایایی پرسشنامه پژوهش صورت گرفته است. نتایج حاصل از آزمون آلفای کرونباخ برای پرسشنامه عوامل موثر بر فرار مغزها به سمت دانشگاههای خارجی در جدول (1) آمده است.
لازم به ذکر است منظور از عوامل کششی، جذابیتهای موجود فرهنگی، اقتصادی و غیره در خارج از کشور هستند که بر عدم تمایل نخبگان به تحصیل در داخل کشور اثرگذار است.
جدول 1: آزمون آلفای کرونباخ (قابلیت اعتماد پرسشنامه) برای پرسشنامه عوامل موثر بر فرار مغزها
سوال |
آیا پرسشنامه پژوهش دارای قابلیت اطمینان قابل قبولی بوده است؟ |
|||||||||||||||||||
فرضیات پژوهشی |
فرض صفر: |
فرض صفر: قابلیت اعتماد پرسشنامه پژوهش در حد قابل قبولی نیست. |
||||||||||||||||||
فرض یک: |
فرض یک: قابلیت اعتماد پرسشنامه پژوهش در حد قابل قبولی است. |
|||||||||||||||||||
فرضیات ماری |
فرض صفر: |
65/0 |
||||||||||||||||||
فرض یک: |
65/0
|
|||||||||||||||||||
آزمون انجام شده |
Case Processing Summary
a Listwise deletion based on all variables in the procedure.
Reliability Statistics
|
|||||||||||||||||||
نتیجه آزمون |
با توجه به اینکه ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده (790/0Alpha=) بیشتر از 0.65 میباشد، میتوان نتیجه گرفت که فرض صفر رد و فرض مقابل تائید میشود و این امر بدین معناست که قابلیت اعتماد پرسشنامه پژوهش در حد قابل قبولی است. |
همچنین در این پژوهش برای سنجش روایی پرسشنامه از تحلیل عاملی استفاده گردید. لازم به ذکر است، در صورتی میتوان از تحلیل عاملی استفاده نمود که به تعداد دو برابر شاخصها، پرسشنامه توزیع گردد (آذر، 1373) که در این تحقیق، تعداد پرسشنامه گردآوری شده بیش از 2 برابر تعداد شاخصها بوده است.
جدول 2: آزمون KMO و بارتلت در مورد شاخصهای پرسشنامه عوامل موثر بر فرار مغزها
شاخص کفایت نمونهبرداری (KMO) |
757/0 |
|
آزمون بارتلت |
درجه آزادی |
780 |
سطح معناداری |
000/0 |
پس از انجام تحلیل عاملی، هیچ شاخصی از پرسشنامه نهایی حذف نگردید و پرسشنامه نهایی شامل همان 17 سوال اولیه تائید گشت. همانگونه که جدول بالا نشان میدهد، آزمون کفایت نمونه برداری با درجه 757/0 سطح بالایی از روایی را نشان میدهد.
4- نتایج تحلیل دادهها
اولین گام برای انجام هرگونه تحلیل آماری، اطمینان از توزیع دادههای پژوهش میباشد. برای انجام اینکار باید از آزمون کولموگروف اسمیرنوف استفاده نماییم. بر اساس نتایج جدول زیر و مطابق با سطح معناداری که بالاتر از 05/0 میباشد، توزیع دادهها در پرسشنامه عوامل موثر بر فرار مغزها نرمال میباشد و در ادامه کار باید از آزمونهای پارامتریک برای تحلیل دادهها استفاده نماییم.
جدول 3: آزمون کولموگروف اسمیرنوف برای پرسشنامه عوامل موثر بر فرار مغزها
One-Sample Kolmogorov-Smirnov Test |
||
|
|
All Data |
N |
102 |
|
Normal Parametersa |
Mean |
9873/4 |
Std. Deviation |
42122/1 |
|
Most Extreme Differences |
Absolute |
147/0 |
Positive |
081/0 |
|
Negative |
147/0- |
|
Kolmogorov-Smirnov Z |
480/1 |
|
Asymp. Sig. (2-tailed) |
075/0 |
|
a. Test distribution is Normal. |
|
در قسمت اول، نتایج حاصل از تحلیل دادهها با استفاده از آزمون یک طرفه تی- استیودنت و بر اساس فرض طراحی شده مورد بررسی قرار میگیرد. با توجه به اینکه پرسشنامه بر مبنای طیف 7 گزینهای بوده است، میانگین را به صورت سختگیرانه عدد 4 در نظر میگیریم.
آزمونهای فرض
فرضیه 1: عوامل رانشی، بر فرار مغزها از موسسات آموزشی دارای تاثیرگذاری معنادار است.
برای بررسی این فرضیه، فرض آماری به شکل زیر طراحی گردید.
فرض صفر: عوامل رانشی، بر فرار مغزها از موسسات آموزشی دارای تاثیرگذاری معنادار نمیباشد.4
فرض یک: عوامل رانشی، بر فرار مغزها از موسسات آموزشی دارای تاثیرگذاری معنادار میباشد. 4
جدول 4: یافته های برآمده از فرضیه 1
One-Sample Test |
|||||||
|
Test Value = 4 |
||||||
|
t |
df |
Sig. (2-tailed) |
Mean Difference |
95% Confidence Interval of the Difference |
||
|
Lower |
Upper |
|||||
VAR00001 |
754/9 |
101 |
000/0 |
27124/1 |
0127/1 |
5298/1 |
|
همانگونه که نتایج جدول فوق نشان میدهد در سطح اطمینان 95% فرض صفر رد و فرض مخالف تائید میشود. این امر بدین معناست که عوامل رانشی، دارای تاثیرگذاری معنادار در فرار مغزها از موسسات آموزش عالی، میباشد.
لازم به ذکر است در تحلیل جدول بالا باید به سطح معناداری و همچنین حد بالا و پایین توجه نمود. در تحلیل حد پایین (Lower) و حد بالا (Upper) در جدول نیز باید بر اساس توضیحات زیر عمل نمود:
1- هرگاه هر دو حد پایین و بالا مثبت باشد، میانگین از مقدار مورد آزمون بزرگتر است. (مقدار مورد آزمون در این تحقیق عدد 4 میباشد).
2- هرگاه هر دو حد پایین و بالا منفی باشد، میانگین از مقدار مورد آزمون کوچکتر است.
3- هرگاه حد پایین منفی و حد بالا مثبت باشد، میانگین با مقدار مورد آزمون تفاوت معنیدار ندارد.
تحلیل آماری سایر ابعاد نیز به صورت جداول زیر میباشد.
فرضیه 2: عوامل کششی، بر فرار مغزها از موسسات آموزشی دارای تاثیرگذاری معنادار است.
برای بررسی این فرضیه، فرض آماری به شکل زیر طراحی گردید.
عوامل کششی، بر فرار مغزها از موسسات آموزشی دارای تاثیرگذاری معنادار نمیباشد.4
عوامل کششی، بر فرار مغزها از موسسات آموزشی دارای تاثیرگذاری معنادار میباشد. 4
جدول 5: یافته های برآمده از فرضیه 2
One-Sample Test |
||||||
|
Test Value = 4 |
|||||
|
t |
Df |
Sig. (2-tailed) |
Mean Difference |
95% Confidence Interval of the Difference |
|
|
Lower |
Upper |
||||
VAR00002 |
990/9 |
101 |
000/0 |
15686/1 |
9271/0 |
3866/1 |
همانگونه که نتایج جدول فوق نشان میدهد در سطح اطمینان 95% فرض صفر رد و فرض مخالف تائید میشود. این امر بدین معناست که عوامل کششی، دارای تاثیرگذاری معنادار در فرار مغزها از موسسات آموزش عالی، میباشد.
اکنون آماده هستیم تا به رتبهبندی اهمیّت شاخصها با استفاده از تکنیک تاپسیس بپردازیم که مطابق با جدول (6) شاخصهای (عدم احساس وجود یک جامعه شایسته سالار) در بالاترین اولویت از نظر سطح اهمیت قرار دارد و شاخص (پایین بودن حقوق و دستمزد) دارای اهمیت کمتری نسبت به سایر شاخصها میباشد. به عقیده(Lai et al, 1994, p.491) در هنگام استفاده از تکنیک تاپسیس میتوان اهمیت شاخصها را به دو گروه تقسیم نمود. ابتدا باید درجه اهمیت آخرین شاخص را از درجه اهمیت اولین شاخص کم کنیم و سپس با تقسیم کردن این فاصله بر عدد دو، گروههای دوگانه اهمیت بالا و اهمیت اندک را شناسایی کنیم.
(0.294-0.769)/2 = 0.251
0.251-0.769 = 0.518
به عبارت دیگر، شاخصهایی که دارای درجه اهمیت بیش از 0.518 میباشند دارای اهمیت بالا هستند که در جدول شماره (6)، فقط 8 شاخص اول دارای این درجه اهمیّت میباشند. این شاخصها که باید در اولویت بهبود قرار بگیرند، به عنوان ورودی مدل گشترش عملکرد کیفیت در نظر گرفته میشوند.
کلیه مراحل این تحقیق از قبیل شناسایی درجه اهمیت اولویتبندی شاخصها، برای کاهش ورودیهای مدل گسترش عملکرد کیفیت بوده است. اسدی (1380) معتقد است که ورودیهای این مدل نباید بیشتر از 12 عدد باشد زیرا در غیر اینصورت تکمیل مدل بسیار زمانبر شده و از سوی دیگر، استراتژیهای بهبود نخواهند توانست بر همه ورودیها تاثیر کافی داشته باشند. به همین دلیل در این تحقیق، 8 شاخص بحرانی شناسایی شده است که پیش از سایر شاخصها، باید در اولویت بهبود قرار گیرد. برای تکمیل این مدل، 11 نفر از مدیران دانشگاه مورد بررسی حاضر به مشارکت در تحقیق دعوت شدند. به عقیده اسدی (1380)، مشارکت 5 یا 7 نفر برای تکمیل این خانه کفایت میکند و تعداد افراد باید فرد باشد تا عددی که بیشترین فراوانی را در مصاحبه کسب کرده است، درون مدل جایگذاری شود. با مصاحبه از این افراد، در نهایت 12 استراتژی بهبود شناسایی گردید و نتایج آن به شرح نمودار (1) میباشد.
جدول 6: اولویتبندی عوامل موثر بر فرار مغزها با استفاده از تکنیک تاپسیس
شاخص |
ضریب اهمّیت |
فاصله تا ایده آل مثبت |
فاصله تا ایده آل منفی |
عدم توجه به تجربه؛ تخصص و مهارت (رانشی) |
769/0 |
004/0 |
014/0 |
ارتقای رشد علمی و حرفهای (کششی) |
618/0 |
007/0 |
012/0 |
عدم توجه اجتماعی به ارزش فعالیتهای علمی (رانشی) |
575/0 |
008/0 |
011/0 |
وجود فشارهای سیاسی (رانشی) |
552/0 |
009/0 |
011/0 |
آسایش روانی و اجتماعی بهتر برای خود و خانواده (کششی) |
551/0 |
009/0 |
011/0 |
وجود آزادیهای فردی و سیاسی (کششی) |
546/0 |
009/0 |
011/0 |
فراهم نبودن فرصتهای شغلی مناسب در داخل کشور (رانشی) |
539/0 |
009/0 |
011/0 |
نبود تسهیلات لازم برای پژوهش (رانشی) |
534/0 |
009/0 |
011/0 |
علاقه به زندگی در جامعهای بدون تبعیض (کششی) |
515/0 |
01/0 |
01/0 |
وجود فرصتهای شغلی بهتر (کششی) |
389/0 |
013/0 |
008/0 |
وجود تبعیض و احساس نابرابری (رانشی) |
38/0 |
013/0 |
008/0 |
امکانات مادی و رفاهی بهتر برای زندگی (کششی) |
376/0 |
013/0 |
008/0 |
ارتباط بهتر تخصص با نیازهای جامعه خارجی (کششی) |
37/0 |
013/0 |
007/0 |
نبود آزادی در ابراز عقیده (رانشی) |
359/0 |
013/0 |
007/0 |
دسترسی به حقوق و دستمزد بیشتر (کششی) |
351/0 |
013/0 |
007/0 |
دسترسی محدود به منابع علمی معتبر (رانشی) |
314/0 |
014/0 |
006/0 |
پایین بودن حقوق و دستمزد (رانشی) |
294/0 |
013/0 |
006/0 |
نمودار 1: مدل گسترش عملکرد کیفیت برای تبدیل شاخصهای با اولویت بالا به راهبردهای بهبود
|
افزایش مشارکت نخبگان در امور مهم کشوری و خط مشی های کشور
|
گسترش ابتکارات، خلاقیت و ابتکار عمل
|
ایجاد نظام شایسته سالاری در بخش دولتی |
ترویج فرهنگ علم باوری و پژوهش محوری در جامعه
|
ایجاد تناسب بین درآمد افراد وسطح علمی آنها |
توسعه معیارهای کاربردی برای انتخاب افراد نخبه
|
وجود تشکل هایی برای ایجاد زمینه بازگشت نخبگان از خارج |
وجود فضای مطلوب اجتماعی برای توجه به منزلت نخبگان
|
افزایش و تقویت احساس تعهد و هویت ملی |
استفاده از الگوهای موفق خارجی در جذب نخبگان
|
ایجاد ثبات مدیریتی در جامعه مخصوصا در بخشهای مرتبط با نخبگان |
تلاش برای گسترش فرهنگ مذهبی از دوران کودکی |
درجه اهمیّت |
عدم توجه به تجربه؛ تخصص و مهارت |
9 |
9 |
9 |
1 |
9 |
9 |
9 |
9 |
1 |
9 |
5 |
5 |
5.4 |
ارتقای رشد علمی و حرفهای |
|
1 |
1 |
9 |
5 |
9 |
9 |
9 |
|
9 |
5 |
5 |
5.1 |
عدم توجه اجتماعی به ارزش فعالیتهای علمی |
9 |
|
9 |
9 |
9 |
9 |
5 |
9 |
|
9 |
5 |
5 |
4.7 |
وجود فشارهای سیاسی |
9 |
9 |
|
|
|
|
5 |
9 |
5 |
9 |
1 |
5 |
4.8 |
آسایش روانی و اجتماعی بهتر برای خود و خانواده |
1 |
9 |
|
|
|
5 |
1 |
9 |
1 |
9 |
1 |
9 |
5.1 |
وجود آزادیهای فردی و سیاسی |
9 |
9 |
|
|
|
|
1 |
5 |
|
9 |
5 |
5 |
4.9 |
فراهم نبودن فرصتهای شغلی مناسب در داخل کشور |
5 |
|
9 |
1 |
9 |
5 |
1 |
5 |
1 |
9 |
5 |
|
3.7 |
نبود تسهیلات لازم برای پژوهش |
9 |
|
9 |
9 |
9 |
1 |
5 |
5 |
|
9 |
5 |
|
4.2 |
درجه سختی رسیدن به هدف با امکانات موجود |
3.8 |
2.7 |
3.4 |
4.6 |
3.4 |
2.1 |
5.7 |
2.4 |
2.3 |
1.4 |
2.5 |
2.3 |
|
هزینه دستیابی به هدف |
4.1 |
2.1 |
3.7 |
5.2 |
3.6 |
1.9 |
6.1 |
2.5 |
2.8 |
1.4 |
4.6 |
3.2 |
|
وضعیت دانشگاه مورد بررسی در استراتژی |
2.3 |
2.5 |
3.2 |
3.1 |
2.1 |
2.3 |
1.1 |
1.8 |
1.2 |
2.6 |
2.3 |
3.1 |
|
وضعیت سایر دانشگاهها در استراتژی |
2.7 |
2.4 |
3.9 |
4.1 |
3.6 |
3.4 |
1.1 |
2.5 |
1.4 |
2.5 |
2.1 |
3.8 |
|
وزن مطلق |
240 |
187 |
167 |
135 |
188 |
185 |
177 |
290 |
38 |
341 |
150 |
170 |
2268 |
وزن نسبی (درصد) |
11 |
8 |
7 |
6 |
8 |
8 |
8 |
13 |
2 |
15 |
7 |
7 |
100% |
همانگونه که مشاهده میگردد، مدل گسترش عملکرد کیفیت دارای شش بخش اصلی است که در ادامه نحوه تکمیل هریک توضیح داده خواهد شد:
بخش اول (تعیین ورودیهای مدل گسترش عملکرد کیفیت): در این مرحله با استفاده از نتایج تحلیل اهمیت شاخصها، تعداد هشت شاخص زیر به عنوان ورودی مدل تعیین شد:
بخش دوم (تعیین راهبردهای بهبود): در این مرحله، از 11 نفر مشارکت کننده در تحقیق خواسته شده است تا راهکارهایی را که برای بهبود 8 عامل ورودی در نظر دارند بیان نمایند. پس از یکسان سازی این راهکارها و حذف راهکارهایی که مورد تکرار قرار گرفته بودند و یا از قابلیت پیادهسازی برخوردار نبودند، در نهایت 12 راهبرد زیر برای بهبود شاخصهای بحرانی استخراج گردید.
بخش سوم (تعیین اثرات راهبردها بر یکدیگر در سقف مدل): در سقف مدل باید نحوه اثرگذاری استراتژیها بر یکدیگر مشخص گردد. به عنوان مثال اگر با پیادهسازی یک استراتژی، استراتژیهای دیگری نیز تقویت یا تضعیف میشوند در این قسمت باید این اثرگذاری را مشخص نمود. برای نشان دادن اثرگذاری مثبت بالا از علامت ستاره و اثرگذاری مثبت متوسط از علامت مثبت استفاده شده است. لازم به ذکر است هرگز نباید بین استراتژیها، اثرگذاری منفی وجود داشته باشد در غیر اینصورت یکی از دو استراتژی دارای اثر منفی باید حذف گردد.
بخش چهارم (میزان اثر استراتژیها در بهبود شاخصهای بحرانی): ماتریس وسط مدل بیانگر این اثرگذاری است که میزان اثر زیاد با عدد 9، اثر متوسط با عدد 5 و اثرگذاری کم با عدد 1 نشان داده شده است و خانههای خالی نیز نشانگر عدم تاثیرگذاری است. بدیهی است هر استراتژی باید حداقل بر یک ورودی اثرگذار باشد.
بخش پنجم (تعیین درجه اهمیت): در این بخش نیز اهمیت شاخصها مجددا با استفاده از نظر 11 نفر مشارکت کننده در این مدل بر مبنای طیف 1 تا 7 سنجش میشود.
بخش ششم (تکمیل قسمت پایین مدل): در این قسمت درجه سختی پیادهسازی استراتژی، هزینه آن، وضعیت کنونی سازمان مورد بررسی و رقبا بر مبنای طیف 1 تا 7 مورد بررسی قرار میگیرد. وزن مطلق از زیکمای ضرب درجه اهمیتها در ضرایب ماتریس وسط مدل بدست میآید و وزن نسبی نیز از تقسیم وزنهای مطلق بر مجموع وزن مطلق یعنی 2268 بدست آمده است. با توجه به این قسمت، سازمانها میتوانند استراتژیهای مختلفی را در اولویت پیادهسازی قرار دهند. به عنوان مثال اگر کمترین هزینه پیادهسازی در سازمان دارای اهمیت باشد، استراتژی (استفاده از الگوهای موفق خارجی) در اولویت قرار میگیرد؛ اما مهمترین ابزار رتبهبندی استراتژیها در این قسمت استفاده از وزن مطلق و نسبی میباشد که بر این اساس مجددا استراتژی (استفاده از الگوهای موفق خارجی) در اولویت اول و (وجود فضای مطلوب اجتماعی برای توجه به منزلت نخبگان) در اولویت دوم قرار میگیرد که با عمل بدانها میتوان انتظار بهبود در شرایط کلی جذب نخبگان را در کشور داشت.
5- نتیجه گیری و ارائه پیشنهادها
محققین در تحقیقات مشابه عنوان داشتهاند در کشورهایی که از سرمایه انسانی بیشتری برخوردارند مهاجرت نخبگان بیشتر صورت میگیرد (شاهآبادی و همکاران، 1391، ص 95). اما نکته حائز اهمیت آنکه این روند در کشورهای در حال توسعه معکوس است و علت این امر نیز به ساختار آموزشی در آن کشورها برمیگردد. چرا که در اکثر کشورهای مزبور، نظام آموزشی از کمبود امکانات و ساختار غیر استاندارد و سنتی برخوردار است که خود عامل دفعی برای نخبگان محسوب میشود. لذا هر اندازه امکانات آموزشی در کشورهای مذکور ارتقا یابد و امکان تحصیل برای آحاد افراد جامعه فراهم شود، شاهد خروج تعداد کمتری از نخبگان از کشورهای در حال توسعه خواهیم بود.
بنابراین چنین کشورهایی بایستی با تدوین برنامههای همه جانبه در جهت ایجاد محیطهای فعال و پویا برای منابع انسانی، زمینههای لازم جهت رشد خلاقیت و نوآوری را برای نخبگان فراهم کرده تا از این طریق از خروج آنها جلوگیری به عمل آورند. تجربیات بین المللی برای پیشگیری از مهاجرت نخبگان نشان میدهد ایجاد انگیزه قوی برای ماندن متخصصان و نخبگان در کشورهای خود، مهمترین سیاست بلندمدت و اساسی برای پیشگیری از مهاجرت گسترده نیروی انسانی متخصص از کشورهای در حال توسعه است. یکی از راههای ایجاد انگیزه اتخاذ قوانین موثر و مفید در جهت حمایت از حقوق مالکیت فکری است که از حقوق مسلم نخبگان محسوب میگردد. بنابراین در این راستا پیشنهاداتی در خصوص کاهش عوامل دافعه و افزایش جذب نخبگان ارائه میگردد:
- تلقی پژوهش به عنوان یک اقدام جهت دستیابی به توسعه و توجه به مطالعات کارشناسی و بکارگیری نتایج و یافتههای پژوهشی در بخشهای قانونگذاری، سیاستگذاری، اجرایی و تولیدی.
- ارتباط عمیق بین دانشگاهها با بخشهای تولیدی و تحقیقاتی و بستر سازی برای مشارکت نخبگان در تصمیمات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی.
- ایجاد نظام کارآمد و جامع برای ارزیابی و نظارت بر فعالیتها و نحوه استفاده از منابع تحقیقاتی و میزان کارایی و اثربخشی آن.
- تدوین و اجرای قوانین مناسب جهت حمایت از حقوق پژوهشگران، مخترعان و مبتکران و اتخاذ سیاستهای کلان اقتصادی جهت انحراف قیمت نسبی عوامل تولید به نفع محصولات عرضه شده توسط نخبگان.
- رشد دادن خصوصیات و قابلیتهای شخصی نخبگان، روحیه کار گروهی و ارزش قائل شدن برای آن، ایجاد چشم انداز، ریسکپذیری و اراده قوی در مقابل مشکلات در جهت حل مسائل جامعه به عنوان نقطه ماندگاری نخبگان.