پژوهشکده تحقیقات راهبردی
دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظامسیاستهای راهبردی و کلان2345-254493620211222The Sustainable National Security Strategies in Border Areas by General Policies Approachراهبردهای تأمین امنیت ملی پایدار در مناطق مرزی کشور با رویکرد سیاستهای کلی65868413494110.30507/jmsp.2021.270891.2193FAهادی ثنائی پوراستادیار، گروه مدیریت، دانشکدۀ علوم انسانی آزادشهر، دانشگاه گنبد کاووس، گنبد کاووس، ایران0000-0002-5360-2879مهدی زیوداراستادیار، گروه کارآفرینی، دانشکدۀ مدیریت و اقتصاد، دانشگاه سیستان و بلوچستان، زاهدان، ایران0000-0003-3515-8249Journal Article20210206One of the current concerns for governments is to ensure security in the border areas of the country. When these areas are more geographically and demographically varied, their security becomes more significant. One of the key socioeconomic factors which can increase sustainable development is entrepreneurship. This study aims to seek if entrepreneurship, as a basic strategy, can help policy makers to ensure sustainable security in border areas. To this aim, the studies, concepts, and related theories to ensure sustainable security, entrepreneurship and plans for its development were analyzed through a qualitative-narrative method. Employing an argumentative-interpretative approach, the functions of entrepreneurship as a development strategy for border areas were investigated. The findings indicate that an effective strategic entrepreneurship development can have a positive impact on increasing the security in the border areas. This brings along a win-win situation for the citizens of these areas and the government at the same time. Not only can entrepreneurship create economic, cultural, and social advantages, but it also can improve hope and dynamism, flourish creativity, and furnish the abilities of the citizens in the border areas. The results are in line with the macro-policies of the country, particularly the demographic, spatial planning, and passive defense policies.امروزه یکی از دغدغههای اصلی حکومتها، مسأله تأمین امنیت مناطق مرزی است. هرچه این مناطق از حیث جغرافیایی و جمعیتشناختی، گستردهتر و متنوعتر باشند، تأمین امنیت آنها حائز اهمیت بیشتری است. از جمله فعالیتهای اقتصادی- اجتماعی که میتواند به توسعه پایدار در مناطق مرزی منجر شود، فعالیتهای کارآفرینانه است و پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به این پرسش است که آیا کارآفرینی میتواند بهعنوان راهبردی اساسی در تأمین امنیت پایدار مناطق مرزی مورد توجه سیاستگذاران و برنامهریزان قرار گیرد؟ بدینمنظور با بهرهگیری از یک طرح پژوهشی کیفی روایتی، پژوهشها، مفاهیم و نظریههای مرتبط با تأمین امنیت پایدار، کارآفرینی و برنامهریزی توسعه کارآفرینی، بررسی و با رویکردی استدلالی و تفسیری، کارکردهای پدیده کارآفرینی بهعنوان راهبرد توسعه مناطق مرزی تحلیل شد. نتایج حاکی است توسعه کارآفرینی میتواند بهعنوان راهبردی کارا و اثربخش در تأمین امنیت مناطق مرزی محسوب شود؛ بهگونهای که هم برای ساکنین این مناطق و هم برای حکومتها، رابطه برد- برد ایجاد مینماید. کارآفرینی علاوه بر ایجاد مزیتهای متعدد اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، میتواند به افزایش امید و پویایی، شکوفایی استعدادها، تواناییها و قابلیتهای ساکنین مناطق مرزی منجر شود. نتایج در راستای سیاستهای کلّی نظام از جمله سیاستهای جمعیتی، آمایش سرزمینی و پدافند غیرعامل است.https://www.jmsp.ir/article_134941_0545992248d7333237ed1365499962dd.pdfپژوهشکده تحقیقات راهبردی
دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظامسیاستهای راهبردی و کلان2345-254493620211222The Prioritization of Indicators for Evaluating the General Policies in the Water Sectorبررسی اولویتبندی شاخصهای ارزیابی سیاستهای کلی نظام در بخش آب68671113494210.30507/jmsp.2021.272107.2198FAعظیم شیردلیدانشیار، گروه مهندسی آب، آبیاری و زهکشی، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه زنجان، زنجان، ایرانhttps://orcid.org/00ذبیح الله خانی تملیهدکترای مهندسی منابع آب، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران0000-0001-9714-0269رسول میرعباسی نجف آبادیدانشیار، گروه مهندسی آب، مهندسی منابع آب، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایران0000-0002-9897-0042یونس صیادیان برخوردارکارشناسی ارشد رشته حقوق، دانشکدۀ حقوق، دانشگاه قم، قم، ایران0000-0002-5389-3522Journal Article20210313In the literature of water engineering, there has been little research on the control and evaluation of executive plans. Accordingly, preparing a model of evaluation and prioritization for investigating plans through new models based on the latest technological discoveries is imperative, the function of which was analyzed in this article. In this study, the Fuzzy software and weighted aggregated method were employed. To this aim, the Delphi method and a constructed questionnaire (being validated by some experts) were used to prioritize the macro-policy indicators of water sector and measure their weight. They were, then, evaluated based on the data coding and the analytical hierarchy process. Following the prioritization via multifactor fuzzy method, indicators of yearly water usage, water income, sustainability of water resources, and the percentage of product residue reduction were 100, 85.31, 80.47, and 80.02, respectively, which gained the top four ranks among the 20 main indicators for evaluating water industry. However, in the process of analytical hierarchy, the indicators of underground water sustainability, saving water exiting the borders, equipping lands with main and peripheral modern networks, and modern systems of watering scored 100, 50.20, 42, and 23.89, respectively.در ادبیات مهندسی آب، به پایش کمیتهای مورد تقاضا برای کنترل و ارزیابی برنامهریزی عملیاتی توجه کمتری شده است. از این رو ارائۀ مدلهای ارزیابی و اولویتبندی با روشهای جدید، برای فراهم آوردن ابزار پایش برنامهها، با استفاده از آخرین فناوریهای موجود در جهان مورد تأکید بوده و نتایج کاربرد مدل بهطور جامع بررسی شده است. در این تحقیق، از نرمافزار تصمیمگیری فازی بههمراه روش وزندهی تجمعی که از شناختهشدهترین روشهای تصمیمگیری چندمعیاره محسوب میشود، استفاده شده است. برای این منظور، با استفاده از روش دلفی و از طریق طراحی پرسشنامه و دریافت نظر صاحبنظران، معیارهای مناسب برای اولویتبندی شاخصهای سیاستهای کلان بخش آب مشخص و وزن معیارها تعیین گردید و با توجه به امکان دستیابی به اطلاعات و دادهها امتیازدهی و با فرایند تحلیل سلسلهمراتبی ارزشگذاری شد. براساس اولویتبندی با روش تصمیمگیری چندمعیارۀ فازی، شاخصهای سرانۀ آب مصرفی، آب با درآمد، پایداری منابع آبی و درصد کاهش ضایعات محصولات با امتیازهای 100، 31/85، 47/80 و 02/80 بهترتیب رتبههای اول تا چهارم را در بین 20 شاخص اصلی جهت ارزیابی صنعت آب به خود اختصاص دادهاند؛ درحالی که در فرایند تحلیل سلسلهمراتبی، شاخصهای پایداری آب زیرزمینی، مهار آبهای خروجی از مرزها، تجهیز اراضی به شبکههای مدرن اصلی و فرعی و سیستمهای نوین آبیاری با امتیازهای 100، 20/50، 42 و 89/23 بهترتیب شاخصهای برتر بودند.https://www.jmsp.ir/article_134942_39a58a7523d09815102593ab49be4eaa.pdfپژوهشکده تحقیقات راهبردی
دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظامسیاستهای راهبردی و کلان2345-254493620211222Evaluating the Good Implementation of Strategic and Macro-Policies of Science and Technology Based on Policy Network Approachارزیابی حُسن اجرای سیاستهای راهبردی و کلانِ علم و فناوری در ایران مبتنی بر رویکرد شبکۀ سیاستی71274613384510.30507/jmsp.2021.276996.2216FAاسماعیل کلانتریدانشجوی دکتری، رشتۀ سیاستگذاری علم و فناوری، دانشکدۀ مدیریت و اقتصاد، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران0000-0001-5036-5604غلامعلی منتظراستاد، گروه مهندسی فناوری اطلاعات، پردیس دانشکدههای فنی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران0000-0001-6258-5786سید سپهر قاضی نوریاستاد، گروه مدیریت فناوری اطلاعات، دانشکدۀ مدیریت و اقتصاد، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران0000-0002-6761-4694Journal Article20210323The aim of this research is to evaluate the good implementation of strategic and macro-policies of science and technology in Iran based on policy network approach. Reviewing the studies in public policy making, particularly science and technology policy making, a model in three phases of macro-policy making (two meta-policies and guiding policies), executive policy making (in three sections of demand policies, supply policies, and exchanging policies), and political evaluation (in three sections of outcome, consequence, and work) was suggested. Then, the policy network of science and technology in Iran was modelled based on the policy documents and experts' opinions, which were compared afterwards. UCI Net and NetDraw software were used to analyze the documents and the experts' opinions. Their comparison was done through t-test in the SPSS software. The findings indicate that the performance of the policy network of science and technology in Iran based on the experts' opinions has 44% functional deviation from the policy documents. This means that in political missions, some institutions of policy network in Iran's science and technology have a significant difference with clauses in the policy documents and their implementation. Also, there are some performance weaknesses in some policies of science and technology.هدف این پژوهش ارزیابی حُسن اجرای سیاستهای راهبردی و کلانِ علم و فناوری در ایران بهروش شبکۀ سیاستی است. بدین منظور، با مرور منابع و تحقیقات در حوزۀ سیاستگذاری عمومی و بهویژه سیاستگذاری علم و فناوری، چارچوبی نظری شامل سه مرحلۀ سیاستگذاری کلی (شامل دو سطح اَبَرسیاستها و سیاستهای راهنما)، سیاستگذاری اجرایی (شامل سه بخش سیاستهای سمت تقاضا، سیاستهای سمت عرضه و سیاستهای زیرساخت مبادله) و ارزیابی سیاستی (در سه سطح بروندادها، پیامدها و آثار) تدوین شد. سپس شبکۀ سیاستی علم و فناوریِ ایران در وضعیت موجود، نخست مبتنی بر اسناد سیاستی و سپس مبتنی بر نظریات خبرگان نگاشت و با یکدیگر مقایسه شد. بدین منظور، نخست 25 سند سیاستی بررسی و سپس پرسشنامهای تدوین و بین 50 نفر از خبرگان سیاست علم و فناوریِ ایران توزیع شد. برای تحلیل و ترسیم نگاشتهای حاصل از اسناد سیاستی و نظریات خبرگان، از نرمافزارهای یوسیآی نت (UCI Net) و نت دراو (NetDraw) و برای مقایسۀ آنها با یکدیگر از آزمون تی به کمک نرمافزار اسپیاساس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان میدهد عملکرد شبکۀ سیاستی علم و فناوریِ ایران مبتنی بر آرای خبرگان در قریب به 44 درصد نسبت به تکالیف اسناد سیاستی انحراف دارد؛ بدین معنا که در مأموریتهای سیاستیِ تعدادی از نهادهای شبکۀ سیاستی علم و فناوریِ ایران، تفاوتهای معنادار بین آنچه در اسناد سیاستی ذکر شده و آنچه در عمل انجام میشود، وجود دارد. همچنین دربارۀ بعضی سیاستهای علم و فناوری، ضعف جدی عملکرد مشاهده میشود.https://www.jmsp.ir/article_133845_cca9389eb187279cc6d0b51356672eb0.pdfپژوهشکده تحقیقات راهبردی
دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظامسیاستهای راهبردی و کلان2345-254493620211222Structuring the Problem of Non-Participation of Elites during the Process of Public Policy Making in IR of Iranساختاردهی به مسئلۀ عدم مشارکت نخبگان در تدوین سیاستهای عمومی نظام جمهوری اسلامی ایران74877213387110.30507/jmsp.2021.275355.2209FAدانیال رمضانپوردکترای مدیریت دولتی، تصمیمگیری و خطمشیگذاری عمومی، دانشکدۀ مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، تهران، ایران0000-0002-6845-3650مهدی عبدالحمیداستادیار، گروه مدیریت و فلسفۀ علم و فناوری، دانشکدۀ مدیریت، اقتصاد و مهندسی پیشرفت، دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران، ایران0000-0003-4118-4937علی رضائیاناستاد، گروه مدیریت دولتی، دانشکدۀ مدیریت، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران0000-0002-0563-389XJournal Article20210302The process of policy making has an important role in the success of the public policies. One of the groups that benefit most from the public policies is elites who do not have an active contribution in the process. Accordingly, this research aims to identify the challenges in this regard. The mixed method research design uses qualitative data from the semi-structured interviews with 26 experts. The data are, then, content-analyzed and grouped into 7 primary concepts and 9 major categories. In the quantitative analysis, a questionnaire based on 20 experts' opinion were developed for constructing the structural-interpretive model. The findings show that the most significant challenges are "weak cultural of tolerating others and encouraging interaction", "lack of meritocracy", and "extreme politicization in governance".مرحلۀ تدوین سیاست در موفقیت سیاستهای عمومی نقش بسزایی دارد. یکی از مهمترین ذینفعان هر کشور از موفقیت تدوین سیاستهای عمومی، نخبگان هستند که مشارکت فعالی در این زمینه ندارند. از این رو این پژوهش بهدنبال شناسایی عوامل پدیدآورندۀ چالش مذکور در کشور است. این پژوهش از نوع آمیخته بوده است که در بخش کیفی، دادهها با استفاده از مصاحبۀ نیمهساختاریافته با 26 نفر از خبرگان گردآوری شد و از طریق کاربست تحلیل محتوای کیفی، در قالب 47 مفهوم اولیه و 9 مقولۀ اصلی ساماندهی گردید. در بخش کمّی نیز، از پرسشنامۀ ماحصل کار کیفی و بهرهگیری از نظرات 20 خبره برای تجزیه و تحلیل یافتهها، در کنار مدلسازی ساختاری تفسیری استفاده شد. یافتههای پژوهش نشاندهندۀ بیشترین تأثیر موانع سهگانۀ «ضعف فرهنگ تحمل مخالف و تضارب آرا در کشور»، «فقدان فرهنگ شایستهسالاری» و «سیاستزدگی مفرط در حکمرانی» در شبکۀ مسائل مشارکت نخبگان است.https://www.jmsp.ir/article_133871_ecb5dddca70ae9a750ffbb333d582798.pdfپژوهشکده تحقیقات راهبردی
دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظامسیاستهای راهبردی و کلان2345-254493620211222A Comparative Study of Agricultural Higher Education System Policies with Macro Policies Aapproach in Agricultural Sectorمطالعة تطبیقی سیاستهای نظام آموزش عالی کشاورزی با رویکرد سیاستهای کلان بخش کشاورزی ایران77479613416210.30507/jmsp.2021.282139.2231FAاسداله تیموری یانسریاستاد، گروه علوم دامی، دانشکدۀ علوم دامی و شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری، ایران0000-0002-7609-749Xفاطمه شفیعیاستادیار، گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکدۀ علوم زراعی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری، ایران0000-0001-9209-8671فاطمه رزاقی بورخانیاستادیار، گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکدۀ علوم زراعی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری. ایران0000-0003-4299-9783پریسا نوری درزیکلائیدانشجوی کارشناسی، رشتۀ ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکدۀ علوم زراعی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری، ایران0000-0001-5845-0694Journal Article20210424Currently, the higher education of agriculture is facing serious challenges, the most important of which is individual's lack of interest for studying the related majors, and increased unemployment among the graduated people. Accordingly, investigating the policies of the developed countries in agriculture could be beneficial. The main purpose of this study is to analyze the policies of higher education in agriculture through the approach of macro-policy of agriculture. The target countries are the USA, Netherland, and India which were studied comparatively and based on the board model. The findings indicated that the higher education system in agriculture in the selected countries is facing challenges which are not particular to a specific country. However, the resolutions, responsiveness to threats, and coherent, transparent, and practical policies are the key reasons for their success. Suggestions are made based on the findings and the comparative studies of the similar countries to Iran to execute the branding strategies and commercializing the higher education system in agriculture. The findings could also be implemented in designing policies and strategies of higher education in agriculture.امروزه آموزش عالی کشاورزی با چالشهایی روبهروست که از مهمترین آنها کاهش استقبال افراد برای تحصیل در رشتههای مذکور و افزایش بیکاری در بین دانشآموختگان آن است. بنابراین مطالعۀ سیاستهای این نظام در کشورهای پیشرو در حوزۀ کشاورزی بسیار کمککننده است. هدف اصلی این مقاله بررسی سیاستهای آموزش عالی کشاورزی با رویکرد سیاستهای کلان بخش کشاورزی کشور بود. کشورهای مورد مطالعه شامل ایالات متحدۀ امریکا، هلند و هندوستان بود که با روش تطبیقی و استفاده از الگوی بردی انجام شد. نتایج مطالعه نشان داد که نظام آموزش عالی کشاورزی در کشورهای منتخب با تهدیداتی مواجه است و این موضوع عمومیت دارد و مختص کشور خاصی نیست؛ اما تفاوت کشورها در چارهاندیشی و پاسخگویی به تهدیدها و تدوین سیاستهای منسجم شفاف و کارآمد و عمل کردن به آنهاست که میزان موفقیت کشورها را رقم میزند. مطابق با یافتهها و براساس مطالعۀ کشورهای شبیهتر به ایران، اجرای راهبردهایی مانند برندسازی و جهتگیری بازاریابی برای نظام آموزش عالی کشاورزی پیشنهاد شده است. همچنین یافتههای تحقیق در تدوین سیاستها و راهبردهای نظام آموزش عالی کشاورزی به سیاستگذاران این حوزه کمک میکند. https://www.jmsp.ir/article_134162_3b3bd805dc273cf8d10c1b81c7c321f5.pdfپژوهشکده تحقیقات راهبردی
دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظامسیاستهای راهبردی و کلان2345-254493620211222Poverty Alleviation as One of the Axes in General Policies System: A Systematic Review of Policies and Programs (2005-2020)فقرزدایی بهعنوان یکی از محورهای سیاستهای کلی نظام: مرور نظاممند سیاستها و برنامهها (1384 تا 1399)79882713416310.30507/jmsp.2021.285025.2242FAفریبا فیروزیدانشجوی کارشناسیارشد، رشتۀ علوم اجتماعی، دانشکدۀ ادبیات، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران0000-0002-1663-8784غلامرضا صدیق اورعیاستادیار، گروه علوم اجتماعی، دانشکدۀ ادبیات، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران0000-0003-3177-5039احمدرضا اصغرپورماسولهاستادیار، گروه علوم اجتماعی، دانشکدۀ ادبیات، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد. ایران0000-0001-8805-6575Journal Article20210508Poverty is a multi-layered concept that all societies have experienced its different forms. Poverty is defined as the disability in providing the basic needs. It goes without saying that this disability can raise serious crises. Considering the varied aspects of poverty alleviation, this issue should be studied in detail. The aim of this study is to identify the policies and plans for alleviating poverty, and figure out the elements of success and failure. It systematically reviewed the related articles about poverty alleviation during the last 15 years. Searching through the data bases with poverty alleviation keywords, 69 articles could be found. The analysis of the articles suggested that poverty is measure through the degree of income. Therefore, to address poverty, most of the resolutions are quantitative, and other aspects, particularly social ones, are neglected to a large extent. Among the suggested plans, the most sustainable one is employment. However, it seems that there is a dearth of non-reductive research in alleviating poverty.فقر مسئلهای چندبُعدی است که تمام جوامع بهصورتهای گوناگون آن را تجربه کرده و میکنند. فقر عدم توانایی کافی در تأمین نیازهای اساسی تلقی میشود و بدیهی است که ناتوانی در تأمین نیازهای پایه، در وجوه مختلف بحرانهای شدیدی را در سطوح متعدد بهوجود میآورد. با توجه به ابعاد گستردۀ فقرزدایی، این پدیده از اهمیت دوچندانی برخوردار است. هدف تحقیق پیشِرو شناسایی سیاستها و برنامههای مختلف فقرزدایی و عوامل ناظر بر موفقیت و ناکامیآنهاست. این تحقیق با استفاده از روش مرور نظاممند به مداقه در مقالههای مرتبط با فقرزدایی در 15 سال اخیر پرداخته است. پس از جستوجو در پایگاههای اطلاعاتی با استفاده از کلیدواژههای مرتبط با فقرزدایی، درنهایت 69 مقاله بهدست آمد. نتایج حاصل از خوانش و تحلیل مقالهها نشان میدهد فقر عمدتاً با ابزارهایی چون سطح درآمد مورد سنجش قرار میگیرد. بنابراین در جهتگیری نسبت به فقر، عمدتاً نگاه کمّی غالب بوده و سایر ابعاد فقر، بهویژه بُعد اجتماعی، تا حدی زیادی مغفول مانده است. در میان برنامههای اجرا یا پیشنهاد شده، سیاست اشتغالزایی بهعنوان یکی از پایدارترین برنامهها مورد توجه قرار گرفته است. بهنظر میرسد هنوز جای نگاهی ژرفانگر به حوزۀ فقرزدایی و انجام پژوهشهایی که از تقلیلگرایی به دور باشد، خالی است.https://www.jmsp.ir/article_134163_55649b7cb434213bb6d57d5bd7254aee.pdfپژوهشکده تحقیقات راهبردی
دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظامسیاستهای راهبردی و کلان2345-254493620211222The Analysis of Effective Driver's Impeller in Guidelines of Resiliency Policiesواکاوی پیشرانهای اجرای اثربخشی خطمشیهای سیاستهای اقتصاد مقاومتی82884514237310.30507/jmsp.2021.255925.2146FAمیثم علیخانیکارشناسیارشد مدیریت دولتی، دانشکدۀ اقتصاد و مدیریت، دانشگاه سیستان و بلوچستان، زاهدان، ایران0000-0002-1095-3476امین رضا کمالیاناستاد، گروه مدیریت دولتی، دانشکدۀ اقتصاد و مدیریت، دانشگاه سیستان و بلوچستان، زاهدان، ایران0000-0002-1095-3476نورمحمد یعقوبیاستاد، گروه مدیریت دولتی، دانشکده اقتصاد و مدیریت، دانشگاه سیستان و بلوچستان، زاهدان. ایران0000-0001-6808-0594Journal Article20201115Resistance economy is a discourse and economic model which empowers the national economy against threats, and combats sanctions through pushing the imperial power back. On the other hand, it is advancing, productive, internalizing, and externalizing. The aim of this research is to investigate the effective drivers of resistance economy policies in Sistan and Balouchestan province. The research method is descriptive-analytical. The population of research includes managers, planners, experts, and university teachers knowledgeable in the subject matter which were all in all 33 individuals. As the sample population is limited, all 33 people were included. The research tool was a questionnaire. After collecting data through the questionnaire being fed into SPSS, the Cronbach alpha was calculated at 0.84. Also, one-way t-test was done by SPSS (version 20). The findings indicated that at the macro level, 11 micro-policies could be discovered. Based on the experts' opinion and the data analysis, advancement in the knowledge-based economy (4.26) and food and health security (4.26) were the most significant micro-policies of resistance economy in Sistan and Balouchestan province. Resistance economy is a strategy which is critical and avoids crisis. Resistance economy is a macro-strategy the correct application of which can support other economic strategies and influence all other economic issues.اقتصاد مقاومتی گفتمان و الگوی اقتصادی است که ضمن مقاومسازی و تقویت اقتصاد ملی دربرابر تهدیدها، توان تحریمشکنی با رویکرد عقب راندن نظام سلطه را داشته باشد و درعین حال پیشرو، فرصتساز، مولّد، درونزا و برونگرا باشد. هدف پژوهش حاضر واکاوی پیشرانهای اجرای اثربخشی خطمشیهای سیاستهای اقتصاد مقاومتی در استان سیستان و بلوچستان است. روش پژوهش توصیفی ـ تحلیلی است. جامعۀ آماری تحقیق شامل مدیران، برنامهریزان، خبرگان و استادان دانشگاهی آگاه در حوزۀ پژوهش هستند که تعداد آنها 33 نفر برآورد شد. با توجه به محدود بودن جامعۀ آماری، حجم نمونه نیز 33 نفر است. ابزار پژوهش پرسشنامۀ محققساخته است. پس از جمعآوری پرسشنامه و ورود دادهها به نرمافزار اسپیاساس، ضریب آلفای کرونباخ 84/0 بهدست آمد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آمار استنباطی آزمون t تکنمونهای با نرمافزار اسپیاساس (نسخۀ 20) استفاده شد. نتایج نشان داد در سطح کلان، 11 خطمشی خُرد واکاوی شد. با توجه به نظر خبرگان و تجزیه و تحلیل دادهها، پیشتاز بودن در اقتصاد دانشبنیان با میانگین 26/4، تأمین امنیت غذا و درمان با میانگین 26/4، اولویت اول را در بین خطمشیهای خُرد سیاستهای اقتصاد مقاومتی در استان سیستان و بلوچستان بهدست آوردند. اقتصاد مقاومتی یک راهبرد است؛ یعنی جهتساز و حیاتی است و باعث جلوگیری از وقوع بحران میشود. اقتصاد مقاومتی یک کلانراهبرد است که اگر بهصورت موجّه تحلیل شود، بر سایر راهبردهای اقتصادی حاکم خواهد بود و تمام موضوعات اقتصادی و راهبردهای آنان را تحتالشعاع قرار خواهد داد.https://www.jmsp.ir/article_142373_fa273e4d8153251d3971448c8018f00a.pdfپژوهشکده تحقیقات راهبردی
دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظامسیاستهای راهبردی و کلان2345-254493620211222Provide a High Performance Model with Organizational Disobedience Reduction Approach in Governmental Departmentsارائۀ الگوی عملکرد بالا با رویکرد کاهش نافرمانی سازمانی در سازمانهای دولتی در راستای سیاست کلی ارتقای سلامت اداری و اقتصادی84687914216410.30507/jmsp.2021.285222.2244FAمصطفی طاهریاستادیار، گروه مدیریت، دانشکدۀ مدیریت، دانشگاه پیام نور استان فارس، فارس، ایران0000-0002-1706-8963کرم اله دانشفرداستاد، گروه مدیریت، دانشکدۀ مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران0000-0003-0344-9279Journal Article20210515Nowadays, the varied economic, social, and competitive environments in organizations have reduced their effectiveness, changing them to high performance organizations. These organizations employ managerial approaches to improve their performances via the contribution and intervention of most of their staff in organizational activities. The current study takes the model of systems with high performance with organizational disobedience reduction approach to fill in the current gap in investigating organizational behavior in order to help departments reduce the consequences of destructive disobedience. Employing a mixed method, so far as the qualitative analysis is concerned, the content analysis and interview with 20 experts in public management of Kohgiluye and Boyerahmad province provided a theoretical model for high performance with organizational disobedience approach. This model consists of 4 main themes: 1. work procedure with high performance with organizational disobedience reduction approach (procedures at the structural and team levels), 2. results (team and organizational results), 3. intermediary conditions (vandalistic behaviors), 4. context (cultural and organizational contexts). In the second phase, the confirmatory factors analysis and the structured equation modelling were used on 375 managers and staffs of governmental departments in Kohgiluye and Boyerahmad province to test, measure, and validate the model. The findings showed a positive significant relationship among the variables.امروزه تغییرات گسترده در محیط اقتصادی، اجتماعی و رقابتی سازمانها، اثربخشی آنها را با مسائل جدی مواجه کرده و سبب روی آوردن آنها بهسوی تبدیل شدن به سازمانهایی با عملکرد بالا شده است. دستگاههای کاری با عملکرد بالا سازمانهایی هستند که با اتخاذ رویکرد مدیریتی متفاوت با دیگر سازمانها میکوشند تا از طریق مشارکت و مداخلۀ بیشتر کارکنان در فعالیتهای سازمان، سطح عملکرد خود را افزایش دهند. مقالۀ حاضر با هدف تبیین الگوی شکلگیری سیستمها با عملکرد بالا با رویکرد کاهش نافرمانی سازمانی در سازمانهای دولتی درصدد است تا ضمن پر کردن شکاف گستردۀ موجود در مطالعۀ رفتار سازمانی، به سازمانها در کاهش پیامدهای مخرب نافرمانی سازمانی کمک کند. از این رو با توجه به رویکرد ترکیبی در بخش کیفی، با استفاده از روش تحلیل مضمون و مصاحبۀ عمیق با 20 تن از خبرگان مدیریت دولتی استان کهگیلویه و بویراحمد، به تبیین الگوی نظری عملکرد بالا با رویکرد نافرمانی سازمانی پرداخته است. این الگو مشتمل بر 4 تم اصلی است: 1. رویههای کاری با عملکرد بالا با رویکرد کاهش نافرمانی سازمانی (رویههای در سطح ساختاری و رویهها در سطح تیم)؛ 2. نتایج (نتایج تیمی و نتایج سازمانی)؛ 3. شرایط واسطهای (رفتارهای وندالیستی)؛ 4. شرایط بستر (بستر فرهنگی و بسترسازمانی). در گام دوم، با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی تأییدی و مدلیابی معادلات ساختاری در میان 375 تن از مدیران و کارکنان سازمانهای دولتی استان کهگیلویه و بویراحمد، مدل حاصله مورد برازش، اعتباریابی و آزمون قرار گرفت. نتایج مبیّن مثبت و معنادار بودن روابط بین متغیرهای پژوهش است.https://www.jmsp.ir/article_142164_c3db2af8b9d12a3ad16889fe1c9080a7.pdf