2024-03-29T13:50:28Z
https://www.jmsp.ir/?_action=export&rf=summon&issue=14815
سیاستهای راهبردی و کلان
2345-2544
2345-2544
1398
7
ویژهنامه سال 1398
تأثیر شاخصهای آیندهنگری و افراط گرایی در بودجهبندی بخش عمومی در کشورهای عضو OECD و ایران
حمید
زارعی
احمد
پیفه
محسن
دهمرده قلعه نو
با در نظر داشتن نظریههای گوناگون فرهنگ ملی در سراسر جهان و تأثیرگذاری فرهنگ بر توسعه اقتصادی و سیاسی جوامع، در پژوهش حاضر تأثیر شاخصهای فرهنگ ملی در بودجهبندی بخش عمومی تجزیه و تحلیل شده است.این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی بوده و با روش میدانی در دسته نیمه تجربی با رویکرد همبستگی قرار دارد. جامعه هدف مطالعه کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی بهعلاوه کشور ایران است. از دو شاخص افقدید و افراطگرایی بهعنوان متغیرهای توضیحی بهره گرفتهشده است. بودجهبندی بخش عمومی نیز با توجه به مخارج بخش عمومی در کنترل قوه مقننه (قدرت کنترل مجلس) و شفافیت بودجهبندی بخش عمومی به عنوان متغیر وابسته مورد سنجش قرار گرفته است. دادۀ متغیرهای وابسته در جمهوری اسلامی ایران براساس روش تجزیه و تحلیل محتوای قوانین بودجهبندی بهدستآمده و برای سایر کشورهای نمونه نیز از پایگاه دادۀ سازمان همکاری اقتصادی و توسعه استفاده شده است. درنهایت این نتیجه حاصل شده که شاخص افق دید و افراط گرایی دارای رابطه منفی با قدرت کنترل مجلس و شفافیت بودجهبندی است.
ابعاد فرهنگ ملی
افراط گرایی
افق دید
شفافیت بودجهبندی
قدرت کنترل مجلس
2020
02
20
2
25
https://www.jmsp.ir/article_63107_f86bea7e461f890f25525e1f5dc4c161.pdf
سیاستهای راهبردی و کلان
2345-2544
2345-2544
1398
7
ویژهنامه سال 1398
اثرات روانی کوتاه مدت توافق برجام بر بازده سهام شرکتهای فعال در بازار بورس اوراق بهادار تهران
ویدا
ورهرامی
علیرضا
سرابادانی
حمید
نژاد قربان
یکی از عوامل اثرگذار بر بازده شاخص کل و بازده سهمهای شرکتهای فعال در بازار بورس اوراق بهادار، اتخاذ و اعمال سیاستهای مختلف در سطح کلان و بینالمللی است. در این مقاله، اثر توافق و اجرای برجام بر بازده شاخصکل و سهمهای منتخب بررسی شده است. هدف از این مطالعه واکاوی چگونگی تأثیر برجام در روند بازده سهام شرکتهای فعال در بازار بورس اوراق بهادار تهران است. بههمین منظور، دادههای مربوط به بازده سهمها و شاخصکل بازار بورس اوراق بهادار تهران از 01/09/1393 تا 23/04/1395 جمعآوری شده است. نتایج با استفاده از روش رگرسیون ناپیوستۀ کوتاهمدت، نشان میدهد، در روز توافق، بهدلیل هجوم سهامداران و ورود سرمایۀ جدید به بازار بورس، بازده شاخصکل بازار منفی شد و سهامداران خرد متضرر شدند. در روز اجرای برجام، بازده شاخصکل جهش مثبت داشت. در بلندمدت نیز، با استفاده از روش تفاضل در تفاضل، این نتیجه حاصل شد که با رفع برخی تحریمهای مرتبط با موضوع هستهای، روند بلندمدت این بازار بهتر شد و بازده آن نسبت به حالتی که برجام رخ نمیداد، افزایش محسوسی یافت.
بازار بورس اوراق بهادار تهران
بازده سهم
روش رگرسیون ناپیوسته
توافق برجام
2020
02
20
26
49
https://www.jmsp.ir/article_77128_d9446c21b34304d1cd6364b8686c8c4d.pdf
سیاستهای راهبردی و کلان
2345-2544
2345-2544
1398
7
ویژهنامه سال 1398
اثر نرخ سود بینبانکی بر شاخص قیمت سهام (با تأکید بر توافقنامۀ برجام)
رضا
رشیدی
مجید
مدّاح
تحولات بازار سهام، بخش حقیقی اقتصاد را تحت تأثیر قرار میدهد. بانکها یکی از منابع تقاضا در بازار سهام هستند که مقدار سرمایهگذاری آنها در بازار سهام تابع عوامل مختلفی است. در این مقاله، اثر تغییرات نرخ سود بینبانکی بر شاخص قیمت سهام در اقتصاد ایران در چارچوب مدلهای ناهمسانی واریانس شرطی (ARCH و GARCH) با استفاده از دادههای ماهیانه در دورۀ فروردین 1392 تا اسفند 1395 بررسی و تحلیل تجربی شده است. نتایج تخمین مدلهای تصریح شده نشان میدهد اول اینکه، نرخ سود واقعی بینبانکی دارای اثر منفی و معنادار بر شاخص سهام است؛ به گونهای که تغییرات مثبت نرخ سود واقعی بینبانکی بانکها را ترغیب میکند تا منابع اضافی خود را بهجای بازار سهام، در بازار بین بانکی سرمایهگذاری کنند که این مسئله تقاضای سهام توسط بانکها را کاهش میدهد و بر شاخص سهام اثر منفی میگذارد. بازار بین بانکی، به عنوان یکی از ابزارهای پولی بانک مرکزی برای أثرگذاری بر بخش حقیقی اقتصاد، را نمایان میکند. دوم اینکه، تغییرات نرخ ارز غیر رسمی دارای اثر منفی و معنادار بر شاخص سهام است؛ بهنحوی که افزایش نرخ ارز غیر رسمی، از طریق تحریک تقاضای بازار ارز، دارای اثر انقباضی بر بازار سهام است و بازده سهام را کاهش میدهد. سوم اینکه، توافقنامۀ برجام خبر خوبی برای بازار تلقی شده و اثر مثبت و معناداری بر شاخص سهام در دورۀ مورد بررسی داشته است که این یافته اثر عوامل سیاسی بر تحولات بازار سهام را تأیید میکند.
نرخ سود واقعی بینبانکی
قیمت سهام
مدل ناهمسانی واریانس شرطی
برجام
اقتصاد ایران
2020
02
20
50
70
https://www.jmsp.ir/article_79220_c5b8c6fe178d68e467ba030d9d4ca0a4.pdf
سیاستهای راهبردی و کلان
2345-2544
2345-2544
1398
7
ویژهنامه سال 1398
تاثیر نابرابری درآمد، رشد اقتصادی و نرخ ارز حقیقی در مخارج عمومی کشور
اکبر
خدابخشی
برزو
زهره وند
عدم توازن در مخارج و منابع درآمدی دولت، بواسطه کسری ایجاد شده در تراز حسابجاری، علاوهبر تاثیر در پارامترهای کلان اقتصادی تبعاتی نظیر نامتعادل شدن بودجه و پسانداز خصوصی و نوسان رشد اقتصادی را نیز بههمراه دارد. این شرایط بیتعادل در منابع درآمدی و مخارج دولت بیانگر نیاز به واردات بیشتر و معلول ضعف مبانی تولید، عرضۀ اقتصاد و قدرت رقابتپذیری هر کشور در سطوح بینالملل است. در چنین وضعی، الگوی نادرست واردات کالاهای واسطهای و سرمایهای بجای واردات کالاهای مصرفی استقراض بینالمللی، کاهش اشتغال ملی به نفع اشتغال خارجی، کاهش رشد اقتصادی، وابستگی و تحریمپذیری و ازدست رفتن منابع و ثروت ملی میشود. هدف این پژوهش بررسی تاثیر نابرابری درآمد، رشد اقتصادی و نرخ ارز حقیقی در مخارج عمومی بدون درنظر گرفتن درآمدهای نفتی با استفاده از الگوی پویایی خود بازگشتی با وقفۀ توضیحی (ARDL) در بازه زمانی (1395-1357) است. متغیرهای مورد استفاده شامل؛ کسری حسابجاری بدون نفت، ضریب جینی بهعنوان شاخص برآورد کنندۀ نابرابری درآمد، رشد اقتصادی بدون نفت و نرخ ارز حقیقی است. یافتههای پژوهش در طی دورۀ مورد بررسی نشان داد بهبود نابرابری درآمد و رشد اقتصادی در بلندمدت کسری حسابجاری و فشار بر مخارج دولت را کاهش میدهد و افزایش نرخ ارز حقیقی موجب افزایش بر مخارج دولت میشود و کسری حسابجاری را تشدید می کند.
مخارج عمومی
نابرابری درآمد
رشد اقتصادی
مدل (ARDL)
2020
02
20
72
94
https://www.jmsp.ir/article_102263_6cd1de8a7928c63b55d24bd0f3026b3b.pdf
سیاستهای راهبردی و کلان
2345-2544
2345-2544
1398
7
ویژهنامه سال 1398
تحولات سیاسی کابینه و اثرات آن بر بی ثباتی رشد اقتصادی ایران
فروغ
جهانتیغ
مجید
هاتفی مجومرد
ام البنین
جلالی
هدف اصلی این تحقیق بررسی تحولات سیاسی کابینه و اثرات آن بر بی ثباتی رشد اقتصادی ایران در بازه زمانی 1362 تا 1391 است. بدین منظور اقتصاد ایران به دو بخش نفتی و غیرنفتی تقسیم شد. با استفاده از مفهوم همانباشتگی انگل و گرنجر، اثرات متغیرهای ریسک سیاسی، تغییر کابینه (دولت پایه، دولت سازندگی، دولت اصلاحات و دولت عدالت)، نیروی کار، حجم سرمایه و صادرات بر رشد اقتصادی واکاوی شد.نتایج بخش نفتی نشان داد دولت اصلاحات در سرمایه، نیرویکار و ریسک سیاسی بهتر از سایر دولتها عمل کرده است. همچنین دولتهای مورد بررسی در زمینه صادرات نفت مانند دولت پایه عمل کردهاند. نتایج بخش غیرنفتی گویای آن است که اثر صادرات بر رشد اقتصادی در دولت عدالت مانند دولت پایه است؛ اما در دولت سازندگی و اصلاحات اینگونه نیست. اثر نیروی کار بر رشد اقتصادی در دولت پایه معنادار نیست؛ اما در دولتهای سازندگی، اصلاحات و عدالت مثبت و معنادار است. ریسک سیاسی در دولت اصلاحات (نسبت به دولتهای دیگر) بیشترین اثر را بر رشد اقتصادی داشته است.
تغییر کابینه
ریسک سیاسی
اقتصاد نفتی
اقتصاد غیرنفتی
2020
02
20
96
117
https://www.jmsp.ir/article_102264_1b7a059f247f10bdd1e558d07927eb0c.pdf
سیاستهای راهبردی و کلان
2345-2544
2345-2544
1398
7
ویژهنامه سال 1398
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر فرار مالیاتی و انتخاب بهترین راهبرد برای کاهش آن
مصطفی
محمد باقری
در بسیاری از کشورهای توسعهیافته،درآمدهای مالیاتی -یکی از منابع مهم درآمدی- از اهمیت زیادی برخوردار است.رشد فرار مالیاتی رشد چشم گیری داشته است، مالیات ابزاری کارآمد برای اجرای سیاستهای اقتصادی، اعم از توضیعی و مالی، و حتی هدایت اقتصاد در مسیر اهداف کلان، مانند تثبیت اقتصادی، ایجاد اشتغال، رشد اقتصادی و بهبود رفاه اجتماعی، بهشمار میآید. با توجه به رشد چشمگیر فرار مالیاتی در ایران، در این مقاله سعی شده عوامل موثر بر فرار مالیاتی شناسایی و بهترین راه حل برای کاهش فرار مالیاتی معرفی شود. پس از مرور تحقیقات صورت گرفته در این زمینه، مهمترین عوامل موثر بر فرار مالیاتی، در قالب پرسشنامۀ محقق ساخته، در اختیار نمونۀ اولیه (تعداد 30 کارشناس مالیاتی) قرار گرفت تا پایایی و روایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ روایی عاملی و روش دلفی مورد بررسی قرار گیرد. در مرحله بعد، پرسشنامۀ دوم به صورت مقایسات زوجی و بر مبانی هدف تحقیق و راهحلهای پیشنهادی فراهم آمد و در اختیار 15 مدیر ارشد مالیاتی، اداره مالیات مرکز غرب تهران قرار گرفت. بهمنظور تجزیه و تحلیل دادهها از روش تحلیل سلسله مراتبی، با استفاده از نرم افزار Expert Choice بهره گرفته شد.
عوامل اجتماعی
عوامل اقتصادی
عوامل سیاسی
فرار مالیاتی
قانون و مقررات
نحوه مدیریت
2020
02
20
119
136
https://www.jmsp.ir/article_102396_86616fc81da5d2a3a5a1f1fc476d638f.pdf
سیاستهای راهبردی و کلان
2345-2544
2345-2544
1398
7
ویژهنامه سال 1398
عوامل اثرگذار بر شدت انرژی در استانهای کشور با تاکید بر پیوندهای فضایی
سیاب
ممی پور
سمیه
کرمی
امروزه میزان مصرف انرژی برای کارشناسان و ناظران اقتصادی یکی از مؤلفههای ارزیابی عملکرد کشورها و دولتهاست و شدت انرژی یکی از شاخصهای بررسی کارایی مصرف انرژی تلقی میشود. هدف اصلی این پژوهش، بررسی برخی عوامل اثرگذار بر شدت انرژی از جمله تولید ناخالص داخلی سرانه، صنعتی شدن و زیرساختهای حملونقل است که با در نظر گرفتن پیوندهای فضایی بین مناطق (استانهای) کشور در طی دوره زمانی ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۲ تحلیل شده است. برای این منظور، روش اقتصاد سنجی پانل فضایی برای برآورد مدل به کار رفت. نتایج مدل خودرگرسیو فضایی با خطای فضایی (SAC) نشان داد شدت انرژی در ایران تحت تأثیر عامل فضایی بوده و میزان آن علاوه بر عوامل داخلی یک استان، به شدت انرژی استانهای مجاور نیز وابسته است. به عبارت دیگر، هرگونه شوک خارجی وارد شده بر یک استان به کاهش شدت انرژی در استانهای همسایه منجر میشود. همچنین بر اساس نتایج، تولید ناخالص داخلی سرانه دارای اثر منفی و معنادار و متغیرهای صنعتی شدن و زیرساختهای حملونقل دارای اثر مثبت و معنادار بر شدت انرژی در استانهای ایران است.
شدت انرژی
مجاورت
پانل فضایی
خودرگرسیو فضایی با خطای فضایی
استانهای ایران
2020
02
20
138
162
https://www.jmsp.ir/article_102464_f071d6895002a155e6f00356bcdc252a.pdf
سیاستهای راهبردی و کلان
2345-2544
2345-2544
1398
7
ویژهنامه سال 1398
فرصتهای ایران در قبال نقش آفرینی گروه بریکس در نظام بین الملل چند قطبی
رضا
سیمبر
دانیال
رضاپور
سامان
فاضلی
موضوع «تحول» و «انتقال قدرت» در نظام بینالملل و چگونگی آن یکی از مباحث جالب توجه نظریهپردازان بوده است. تحول، برخلاف گذشته که فقط بعد نظامی داشت، امروزه دارای ابعاد اقتصادی، سیاسی و فرهنگی هم هست. هرچند نظم آمریکامحور فعلی و اجماع واشنگتن هنوز غالب است، مؤلفههایی همچون تغییرات در اقتصاد سیاسی بینالملل و کنشگری قدرتهای نوظهور، نشان از تحول آیندۀ قدرت در نظام بینالملل دارد. همکاریها و نهادسازیهای قدرتهای نوظهور حکایت از وجود اراده برای تغییر نیز هست. یکی از مصادیق این اراده گروه بریکس است. گروه بریکس خواهان تغییراتی در سازمانها و ترتیبات اقتصادی و سیاسی نظام بینالملل در راستای منافع کشورهای به اصطلاح جنوب است. از سوی دیگر ایران یکی از مدافعان تغییر در نظام بینالملل است و با ادبیات اصلاحی خود یکی از منادیان و متقاضیان اصلی تغییر در نظم غربمحور جهان بوده است. بر مبنای مطالب گفته شده، سوال اصلی پژوهش این است که آیا ظهور قدرتهای نوظهور، و به ویژه در قالب گروه بریکس، برای ایران فرصتهایی را بوجود می آورد. در پاسخ به این پرسش باید گفت ظهور بریکس در حوزههای سیاسی و اقتصادی فرصتهایی بالقوهای برای جمهوری اسلامی ایران دارد و ایران میتواند از طریق همکاریهای نهادی با بریکس و اعضای آن، از این مزایا بهرهمند شود.
بریکس
سیاست خارجی ایران
انتقال قدرت
آمریکا
چندجانبهگرایی
2020
02
20
164
188
https://www.jmsp.ir/article_102465_ed7ca76b7f4c7e5c6e0ad0192972eaad.pdf